♥دزفول پرچم بالا♥
دال مثل دزفول●دال مثل دلاورمردان دزفول●دال مثل دسفیلی

 نماینده دزفول ؛ حق می طلبد ، تلاش دیگران را به پای خود ننویسیم

 

به گزارش روناش ، در روزهای پایانی سال گذشته گفتگوی “عباس پاپی زاده پالنگان” نماینده دزفول در مجلس شورای اسلامی در سایت خبری “رهیاب” منتشر گردید و در همان مقطع نشریه دفتر نماینده با عنوان “مردم” بدستم رسید و بنده حقیر آن را بدقت مطالعه کردم و نکاتی را دیدم که بر خود لازم دانستم چند خطی در این خصوص بنگارم.

 

وی در ابتدای گفتگو اظهار داشته که شبی به یک محله دزفول سر می زند و خدماتی هم که تا امروز ارائه داده برای شهر دزفول بوده است.

 

جناب پاپی اگر اطلاع ندارید و یا خاطرتان نیست باید عرض کنم که تمامی نمایندگان ادوار گذشته دزفول در مجلس شورای اسلامی این کار را به صورت معمول انجام می دادند و حتی زمانی که در کسوت نماینده مردم دزفول نیز نبودند این روند را بعضا ادامه داده اند که این فقره در خصوص برخی دیگر از مسئولین شهرستان نیز مصداق دارد و تمامی این تلاشها در جهت ارتقاء منزلت و پیشرفت دزفول و شنیدن مشکلات مردم به صورت رو در رو بوده و بسیاری از آنها نیز تمام توان خود را بکار گرفته اند تا خدماتشان به زادگاهشان حتی در این ایامی که پست و منصبی ندارند قطع نشود.

 

شما در نشریه خود به ارتقاء “دانشکده” علوم پزشکی دزفول به “دانشگاه”  اشاره کردید؛ برادر عزیز همه میدانیم که تحقق این امر کار یک روز، یک ماه و یکسال نیست و حق می طلبد که تلاش دیگران را به پای خود ننویسیم البته برخی پیگیریهای شما در این خصوص را هم منکر نمی شویم.

 

جناب نماینده، لطفا بروید و کارهای سایر نمایندگان را بررسی کنید تا متوجه شوید ایجاد جاده و وعده هایی که بلند پروازانه و تا حدودی رویایی به نظر می رسند نیاز به مصاحبه و چاپ یک مجله رنگی پانزده صفحه ای با تیراژ  بالا و “بدون شناسنامه” ندارد.

 

گفته اید، بحث بیمارستان تامین اجتماعی را پیگیری کردید! خسته نباشید! ولی بنده بخوبی بخاطر دارم در انتهای دوره نمایندگی “سید احمد آوایی” در جلسه ای که در محل فرمانداری ویژه دزفول تشکیل شده بود و بنده حقیر نیز در ان جلسه حضور داشتم، پیگیری واگذاری زمین و ساخت این بیمارستان آغاز شده بود و مکانی نیز برای آن در نظر گرفته شده بود.

 

البته در دنیا مرسوم است نمایندگان امری را پیگیری می کنند و در صورت به سرانجام رسیدن و اجرایی شدن، آن را در بوق و کرنا می کنند اما از منظر بزرگان دین  هر کس کاری را واقعا برای رضای خدا انجام دهد نیاز به اعلام عمومی و تبلیغات ندارد که انشاالله شما هم برای رضای خدا و آسایش تمامی مردم شریف دزفول در تلاش هستید.

 

در خصوص دانشگاه آزاد مطالبی را مطرح نموده اید که آغاز و بخش اعظمی از نتایج حاصل از آن پیگیری ها از قبل از نمایندگی شما بوده است و جا داشت از دیگر کسانی که در این خصوص پیگیری و تلاش کرده اند نامی می بردید.

 

البته در این مورد باید به عرضتان برسانیم که اضافه شدن چند رشته به رشته های تحصیلی یک واحد دانشگاه آزاد اسلامی دارای روال خاصی از جمله دارا بودن هیات علمی مرتبط با این رشته ها و برخی زیر ساخت های لازم است که در صورت محیا بودن آنها با تقاضای ریاست دانشگاه و بررسی سازمان مرکزی حتی بدون دخالت شخص وزیر علوم به صورت داخلی انجام می پذیرد کما اینکه در دوران نمایندگی “سید احمد آوایی” بیش از ۳۵ رشته به رشته های دانشگاه آزاد اضافه شد و ندیدیم و نشنیدیم که آقای آوایی که دست بر قضا از نفوذ خوبی در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی برخوردار است، تحقق این امر را در بیلان کاری خود بگنجاند و به نوعی انجام اینگونه کارهای نچندان مهم در حدی نیست که نماینده بخواهد پیگیر تحقق آن باشد.

 

البته بر کسی پوشیده نیست که با توجه به اینکه مدیریت دانشگاه آزاد در دست آقای هاشمی رفسنجانی و نزدیکان وی می باشد و برخی نمایندگان از جمله شما امضا کننده طورمار علیه وی در ایام پیش از انتخابات ریاست جمهوری دور یازدهم بوده اید به قول معروف” حنای شما پیش این حضرات رنگی ندارد” که مصداق بارز آن انتخاب ریاست کنونی دانشگاه آزاد واحد دزفول است که بنظر می رسد در انتخاب وی از شما نظری خواسته نشده و نقشی در انتصاب وی نداشته اید.

 

جناب پاپی زاده، در مصاحبه ایی گفته اید سیاسیون دزفول به دنبال منافع خودشان هستند و به انتخابات دوره بعدی مجلس فکر می کنند و موضع گیریهای نماینده پیشین دزفول را به چالش کشیده اید، سوالی من از شما این است؛ شما با نصب بنرهای رنگارنگ، مصاحبه ها، نشریه ها و راه اندازی سایت های زنجیره ایی به دنبال چه هستید!؟

 

از قدیم گفته اند “ز (به) عمل کار براید به سخنرانی(سخن دانی) نیست ” و “مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید”.

 

دفتر نماینده بهتر است بجای نصب بیلبرد، چاپ چند صد متر بنر و چاپ نشریه ۱۵ صفحه ایی تمام رنگی که قطعا هزینه زیادی در بر دارد، بگذارد تغییرات مثبتی که در سطح شهرستان واقعا با پیگیری نماینده محترم انجام می گیرد، برای شهروندان ملموس شود که این خود بهترین نحوه گزارش دهی می باشد.

 

آقای وکیل؛ در مصاحبه با سایت “رهیاب نیوز” گفته اید” من در مساجد دزفول سخنرانی داشتم بعداز پایان مراسم مردم آنقدر نسبت به ما لطف داشتند که حتی به من می گفتند آقای پاپی با کسانی که مزاحمت می شوند برخورد کنید ما پشت سرتان هستیم” بهتر است قدری شفاف باشیم، چه کسانی و به چه دلیل مزاحم شما می شوند و یا از سوی شما مزاحم تلقی می شوند!؟

 

آقای نماینده، خدمتی که حضرت امام خمینی(ره) آن را وظیفه مسئولین می دانستند و همواره دولتی ها و وکلای مردم را بدان توصیه می کردند، خدمت به معنای واقعی کلمه است، خدمت در عمل، خدمتی که نیازی به گفتن و آمار دادن و بنر زدن ندارد بلکه رضایت خدا، مردم و آرامش اجتماع، خود بهترین گواه آن است.

 

جناب پاپی، حضرت امام با اشاره به اهمیت خدمت عملی فرموده اند:« جوری عمل بکنید که مردم از شما انتزاع این را بکنند که شما می خواهید خدمت بکنید » از نظر امام وقتی مسئولین به مردم خدمت نماید، ملت به کمک و یاری چنین مسئولانی خواهد شتافت؛ « وقتی مردم دیدند که درصدد خدمت به آنها هستید، طبیعی است که آنها هم کمک به شما می کنند.» در صورتی رابطه بین مسئولین و ملت اینگونه خواهد شد که ملت شاهد خدمت صادقانه و دلسوزانه از سوی مسئولین باشد و این حقیقتی است که بخصوص در دهه اول استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران شاهد آن بودیم.

 

وقتی ملت دید به برکت انقلاب اسلامی آن همه خدمت رسانی در عرصه های بهداشتی، آموزشی، درمانی و…. انجام گرفت، برای بقا نظام اسلامی از جان مایه گذاشت و شرافتمندانه در همه صحنه های ایثار و فداکاری و کمک و یاری در کنار مسئولین بود که عرصه درخشان دفاع مقدس از آئین و سرزمین، یکی از صفحات ممتاز  این کارنامه درخشان است.

 

امیدوارم نماینده جوان دزفول این نوشتار را که از سر دلسوزی نگاشته شده، حمل بر مزاحمت برای خود ندانسته و در مسیر خدمت رسانی به همه مردم شهرستان کوشا و موفق باشد.

 

* احسان ابرهام

 

———————————————–

 

متن مصاحبه پاپی زاده با سایت رهیاب نیوز :

 

سیاسیون دزفول به دنبال گرفتن ماهی مرادشان از آب گل آلود هستند/از دزفول زنگ می زنند و فشار می آوردند که آقا از وزیر سوال نکن!

 

عباس پاپی زاده نماینده مردم دزفول در مجلس شورای اسلامی در گفتگویی متفاوت با خبرنگار رهیاب درپاسخ به این سوال که چرا بعضی ها شما را نماینده حاشیه دزفول می دانند تا خود دزفول اظهارداشت: شبی یک محله از دزفول را سر می زنم و عمده وقت من در شهر دزفول می گذرد و خدماتی هم که تا امروز ارائه دادم برای شهر دزفول بوده است مثلا دانشکده دزفول را به دانشگاه تبدیل کردیم ،جاده اختصاصی با همکاری شورا و شهرداری برای فرودگاه زدیم و پروازهای دزفول را دوبرابر کردیم بحث بیمارستان تامین اجتماعی دزفول را بنده پیگیری کردم که به دلیل نداشتن سند زمین بودجه اش برگشت می خورد کارخانه فولادی که در حال پیگیری آن هستم برای کیست؟پروژه ایی عظیم و بی سابقه ایی در دزفول است.

 

نماینده مردم دزفول گفت:متاسفانه سیاسیون دزفول دنبال گرفتن ماهی مرادشان از آب گل آلود هستند از این جهت که من نسبت به نمایندگان گذشته بیشتر مایه می گذارم همه قبول دارند اگر قبلا یک ساعت برای دزفول وقت می گذاشتند الان سه ساعت شده است با این تفاوت که یک ساعت هم برای روستاها که فراموش شده بودند وقت گذاشته ایم.

 

وی افزود: شب های گذشته من در مساجد دزفول سخنرانی داشتم بعداز پایان مراسم مردم آنقدر نسبت به ما لطف داشتند که حتی به من می گفتند آقای پاپی با کسانی که مزاحمت می شوند برخورد کنید ما پشت سرتان هستیم.

 

عباس پاپی زاده تاکید کرد: سیاسیون دزفول دنبال منافع خودشان هستند و به انتخابات دور بعدی مجلس فکر می کنند موضع گیری های بنده را با موضع گیری های نماینده سابق دزفول مقایسه کنید من یقه وزرا را که می گیرم و از آنها سوال می کنم از دزفول زنگ می زنند و فشار می آوردند که آقا این کار را نک

 

 

شنبه 12 مهر 1393برچسب:دزفول , دزفول کهن , دزفول تاریخی, :: 13:47 :: نويسنده : dezfuli

دزفول یکی از قدیمی‌ترین سرزمین‌هایی است که هویتی کاملاً ایرانی دارد و از نظر باستان‌شناسی، تاریخی، معماری، جاذبه‌های گردشگری، زیست‌گاه‌های طبیعی و موقعیت کشاورزی ویژگی‌های منحصر به فردی دارد. کشف مُهری گلی در منطقه چغامیش، حکایت از کهن‌ترین سند دریانوردی جهان دارد.

 

به گزارش روناش ، استان پهناور خوزستان در جنوب غربی ایران واقع شده است و دزفول بزرگترین شهرستان بعد از اهواز محسوب می‌شود که در شمال این استان قرار دارد.شهرستان دزفول از شمال به استان لرستان، از جنوب به شوش و شوشتر، از شرق به شوشتر، گتوند و لالی و از غرب به شوش و اندیمشک محدود می شود. شهر دزفول ۱۵۰ کیلومتر با اهواز و ۷۲۱ کیلومتر با تهران فاصله دارد.

 

این شهرستان دارای آثار باستانی ارزشمندی است که به عنوان اثر ملّی به ثبت رسیده‌اند:

 

تپه‌های باستانی چغامیش دزفول

 

این منطقه در جنوب شرقی شهر دزفول واقع شده و بر اساس شواهد باستان‌شناسی، قدمت این منطقه به پیش از اختراع خط می‌رسد. این تپه‌ها تمدن چند هزار سال پیش از میلاد مسیح تا شکوفایی تمدن شوش را در دل خود جای داده‌اند. باستان‌شناسان دانشگاه شیکاگو در کاوش‌هایی که در این منطقه انجام دادند، آثار باارزشی کشف کردند. اوّلین و قدیمی‌ترین خشت‌های پخته در عصر پیدایش خط در این منطقه یافت شده است که چغامیش دزفول را به عنوان اوّلین مرکز خط در ایران زمین معرفی می‌کند.

 

همچنین کشف مُهری گلی در منطقه چغامیش، کهن‌ترین سند دریانوردی جهان را نشان می‌دهد.

 

سند ارزشمند دیگری که از این ناحیه به دست آمد، یک لوح مربوط به تاریخ موسیقی است که مربوط به هزاره چهارم قبل از میلاد است و تصاویری از اجرای موسیقی را نشان می دهد. به دلیل اهمیت تاریخی این منطقه، باستان شناسان‌دزفول را «شهری از سپیده دم تاریخ» نامیده‌اند.

 

 

 

تپّه های باستانی چغامیش با شماره ۴۸۷ در سال ۱۳۴۴ به ثبت ملّی رسیده‌اند.

 

دانشگاه باستانی «جندی شاپور»

 

شهر باستانی جندی‌شاپور، در دوازده کیلومتری دزفول در محدوده روستای اسلام آباد واقع شده است. اولین دانشگاه جهان به دستور شاپور اوّل ساسانی در ۱۷۰۰ سال پیش در این شهر تأسیس شد که در عصر خود معتبرترین مرکز علمی جهان بود و رشته هایی چون پزشکی و نجوم در آن جا تدریس می‌شد.

 

آثار برجای مانده‌ی این شهر در ۲۴ شهریور ۱۳۱۰ به شماره ۴۶ در ردیف آثار ملّی به ثبت رسید.

 

پل باستانی دزفول

 

قدیمی‌ترین پل استوار جهان و مربوط به دوره ساسانیان است. شاپور اوّل دستور ساخت این پل را داد و چون اُسرای رومی سازندگان این پل بودند، به «پل رومی» نیز معروف شد. این پل حدود ۱۸ قرن است که استوار ایستاده است. در زمان ساسانیان ، برای حفاظت از پل قلعه‌ای در کنار آن بنا شد که فضای پیرامون آن قلعه به نام « محلّه قلعه » معروف شد.

 

 

 

دژپل – نام قدیم دزفول – به دلیل انتساب به این پل و قلعه نامگذاری شده بود که به دلیل اهمیت ارتباطی این پل در دوران دیلمیان ، صفویان، قاجار و پهلوی مرمت و بهسازی شده است.

این بنای با ارزش در ۱۵ دی ماه ۱۳۱۰ به شماره ۸۴ در آثار ملّی به ثبت رسید.

 

مسجد جامع دزفول

 

این مسجد، قدیمی ترین مسجد دزفول است که در مرکز شهر قرار دارد و یادگاری گرانبها از قرون اوّلیه اسلامی ( احتمالاً قرن سوّم ) است. معماری این مسجد از اصول کاخ ایوان کرخه، الگوبرداری شده است ایوان شرقی از بناهای دوران صفویه است. مرمت و گسترش بخش هایی از مسجد، در دوران صفویه و قاجار صورت گرفت. سبک معماری، شبستان، ستون‌های سنگی، آجرکاری و گچ بری‌های چشمگیر، این مکان را در جایگاه میراث فرهنگی ایران قرار داده است . این مسجد در ۱۲ اسفندماه ۱۳۱۵ با شماره ۲۸۷ در آثار ملّی به ثبت رسید.

 

 آرامگاه یعقوب لیث صفاری

 

آرامگاه یعقوب لیث صفاری، سردار و اولین شهریار ایرانی پس از اسلام، در دوازده کیلومتری شرق دزفول واقع شده است. در محوطه آرامگاه بازمانده‌های شهر باستانی جندی شاپور دیده می‌شوند. آرامگاه با گنبدی مضرس شکل ساخته شده است. شهرت یعقوب لیث در رسمیت دادن زبان فارسی و احیای هویت ایرانی، در نیمه اوّل قرن سوم هجری است.

 

 

 

دزفول شهر سازه های آبی است، قدیمی ترین سیفون جهان در دوره ساسانی، قدیمی ترین سیستم آبرسانی رودخانه ای جهان و آسیاب‌های آبی در دزفول ، آثار تاریخی ارزشمندی هستند که قابلیت ثبت جهانی را دارند.

 

رودخانه «دز» با جلوه ای خیره کننده ، یکی از بی نظیر ترین نمادهای طبیعی ملی است که از میان شهر دزفول عبور می‌کند و تفریحگاه های ساحلی زیبایی را در مسیر خود ایجاد کرده است .

آبشار شِوی (shevi) در شمال دزفول با ارتفاع ۸۵ متر و عرض ۷۰ متر ، بزرگترین آبشار خاورمیانه است که یکی از زیباترین مناظر طبیعی ایران محسوب می شود. همچنین پارک جنگلی ملّی دز تنها بازمانده جنگل های نیمه گرمسیری است که در جنوب دزفول قرار دارد . این جنگل زیستگاه اصلی گوزن زرد ایرانی است.

 

روستای سنگی لیوس، در شمال شهرستان، با بافت سنگی یکپارچه چند صد سال قدمت و معماری بی نظیر شکوه همزیستی با طبیعت را به نمایش می‌گذارد و روستای گردشگری پامنار با داشتن قلعه ی شاداب (بزرگترین قلعه طبیعی کشور) و دریاچه شهیون یکی از زیباترین دریاچه های جهان، از نظر گردشگری در کشور کم نظیر است.

 

دزفول یکی از قطب های مهم کشاورزی ایران است .خاک حاصلخیز و آب کافی شرایط مناسبی را برای کشت مرکبات ، صیفی جات و گل و گیاه فراهم کرده است . مرکبات دزفول بخصوص پرتقال از سالمترین و مرغوب ترین نوع مرکبات کشور محسوب می شوند . دزفول از نظر تولید گل های رز و مریم در کشور بالاترین رتبه را داراست. بخش عمده ای از تولیدات گل دزفول به سایر استان ها و خارج از کشور صادر می شوند.

 

بافت تاریخی دزفول شامل خانه‌ها، مساجد ، ساباط ها ، حمام ها و گذرگاه های قدیمی است که از نظر معماری یکی از ارزشمندترین بافت های تاریخی کشور است و تا کنون بیش از یکصد اثر ملی از آن به ثبت رسیده است. بافت آجری با معماری اصیل ایرانی و تزئینات زیبا ، دزفول را به «موزه آجری ایران» معروف کرده است.

 

 

 

صنایع دستی دزفول با قدمتی بس طولانی و پشتوانه ای غنی، ذوق و اصالت ایرانی را به نمایش می‌گذارد. دزفول در سه رشته خراطی، کپوبافی و ورشوسازی، در کشور موقعیت ممتازی دارد. هنرمندان دزفول در رشته ی خراطی موفق به دریافت مُهر اصالت از سازمان جهانی یونسکو شده‌اند.

 

همچنین در زمینه کپوبافی و ورشوسازی نیز با ارائه‌ی محصولاتی متنوع این شهرستان را به قطب مهمی از این صنایع تبدیل ساخته‌اند.

 

بقعه سبز قبا ـ آستانه متبرکه ی سبزقبا (برادر تنی امام رضا علیه السلام) یکی از مهمترین زیارتگاه های ایران است. این زیارتگاه مانند حرم حضرت معصومه در قم و شاه چراغ در شیراز ، دارای جاذبه های مذهبی و فرهنگی است که می تواند به عنوان چهارمین حرم معنوی کشور معرفی می‌شود.

 

 

 

شخصیت‌های نامدار دزفول ـ خاتم الفقهاء والمجتهدین شیخ مرتضی انصاری دزفولی، بنیانگذار فقه و اصول جعفری، اولین مرجع شیعیان در دنیای اسلام است که از عالمان بزرگ دزفول است. همچنین شاعران توانمندی چون ناهیدی و کاشف دزفولی نیز از بزرگان فرهنگ و ادب این سرزمین هستند که سروده هایی به زبان محلّی از آنها به جا مانده است.

 

قلم نی دزفول – یکی از کالاهای مهم تجاری است که از سیصد سال قبل در دزفول کشت می‌شود و به عنوان مرغوب ترین قلم نی در سطح ملّی و جهانی شناخته می‌شود . قلم نی دزفول در گذشته به کشورهای مثل ترکیه و چین صادر می شد و اکنون نیز به اغلب شهرهای ایران صادر می شود.

 

دزفول با اینکه قابلیت یک شهر ملی را دارد اما متأسفانه تاکنون به‌گونه‌ای شایسته معرفی نشده است. در وسایل ارتباط جمعی ، کتاب های درسی، مطبوعات و تورهای گردشگری نامی از دزفول نیست. شهری که ظرفیت‌های تاریخی، هنری و طبیعی آن می تواند جاذبه های گردشگری فراوانی را ایجاد کند و در نهایت شهری که می تواند به رونق اقتصادی کشور کمک کند.

 

 

 

به‌طوری که با وجود پنج هزار هکتار باغات کشت مرکبات این شهرستان هنوز نتوانسته مرکبات خود را با بسته بندی استاندارد به بازارهای جهانی صادر کند.

 

این درحالی است که مدیران و مسؤلین محلی و کشوری با شناخت ومعرفی جایگاه ملی دزفول و اجرای سیاست‌های صحیح می‌توانند در جهت شکوفایی ظرفیت های آن گام های مؤثری در جهت آبادانی این منطقه بردارند .

 

منبع : خبرگزاری میراث فرهنگی

 

 

 

موفقیت های پزشکی دزفول در یک سال و نیم اخیر تشریح شد

 

به گزارش خبرنگار روناش ، رئیس دانشگاه علوم پزشکی دزفول در آیین نامگذاری ۷ مرکز بهداشتی دزفول به نام ۷ شهید این شهرستان در دوران ۸ سال دفاع مقدس که صبح دیروز در محل سالن اجتماعات غدیر این دانشگاه به همت دانشگاه علوم پزشکی دزفول و با همکاری سپاه دزفول برگزار شد و در پایان هم از خانواده این شهدا با اهدای لوح تقدیر و هدیه تجلیل بعمل آمد ، گزارشی از عملکرد یکسال و نیم دانشگاه علوم پزشکی تقدیم حاضرین نمود .

 

دکتر عبدالرحیم صائمی با اشاره به فضاهای مناسب دزفول گفت : همه ما تلاش کردیم حاکمیت دولت را در دزفول داشته باشیم و در راستای تعهدی که عزیزان از ما می خواستند حرکت کنیم و به مقصد برسیم و این تلاش ها به خاطر این بود که شرمنده شهیدانمان نباشیم . در یک فضای کاملا بسته و عقب مانده و بسیار طولانی حرکت کردیم تا کمبودها را شناسایی و برطرف نماییم ؛ تا حاکمیت دولت و نظام را در دزفول پررنگ کنیم .

 

وی افزود : امروز در شرایطی هستیم که دانشگاه علوم پزشکی و فضای آموزشی شناسنامه دار شده است ؛ دولت را دعوت کردیم تا به ما امکانات بدهد . امروز لیاقت مردم خیلی بیشتر از داشته هایمان است ؛ بنابراین اعتماد سازی کردیم ، جاذبه ایجاد کردیم ، تا جایی که امروز ۲ و نیم میلیون جمعیت را داریم درمان می کنیم . ظرفیت اورژانس دزفول ۴ هزار نفر است که در حال حاضر به ۱۶ هزار نفر در ماه سرویس می دهد . جراحی قلب دزفول افتخار شماست . تنها شهری در کشور هستیم که جراحی قلب باز داریم .

 

دکتر صائمی ایستگاه بعدی را افتتاح مرکز سرطانی دزفول نام برد و اظهار داشت : ۷۲۱ دانشجو در شهر شما دارند کسب عِلم میکنند . ما هم اکنون ۹۲ دانشجوی پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی دزفول داریم . ۳ دانشکده در دزفول فعالیت دارند . مجوز بیمارستان یا زهرا (س) هم گرفته شده است .

 

رئیس دانشگاه علوم پزشکی تصریح کرد : باید مراکز علمی و آموزشی را توسعه بدهیم و از سیستم های روز استفاده کنیم تا به توسعه برسیم ؛ آن روز توانسته ایم بخش کوچکی از نیاز مردم را فراهم کنیم . در بخش سلامت تقریبا در حال عبور هستیم و امکانات و تجهیزات در حد متوسط و قابل قبول است . بیمارستان تامین اجتماعی را شروع خواهیم کرد و بخش پیوند کلیه به زودی راه اندازی خواهد شد . الحمدالله شتاب دهنده خطی با هزینه ۱۷ میلیارد تومان در ۷ طبقه در دزفول در حال احداث است ، که امتیاز بسیار بالایی است و با احداث این مرکز خیلی از مشکلات بیماران صعب العلاج حل خواهد شد .

 

وی در ادامه با اشاره به سرویس دهی بیمارستان و دانشگاه علوم پزشکی دزفول به استان های لرستان ، ایلام و شهرهای همجوار شمال خوزستان گفت : هر سال تعداد دانشجویان بیشتری به حوزه ما افزوده خواهند شد . این دانشجویان سفیرانی هستند که در آینده به نقاط مختلف کشور خواهند رفت .

 

دکتر عبدالرحیم صائمی در پایان با اشاره به راه اندازی اورژانس هوایی که مجوزش گرفته شده است ، بیان داشت : بر این باوریم تا خدمات بیشتری یه شهروندان بدهیم ؛ به همین منظور با همکاری کمیته امداد امام خمینی (ره) ، ۴۱ خانه بهداشت را پوشش خواهیم دا

 

 

بازخوانی پرونده فوت خواننده بندر‌عباسی بعد از ۸ سال

 

آیا ناصر عبداللهی به خاطر اجرای قطعه “یا فاطمه(س)”‌ کشته شده است؟

 

به گزارش سرویس فرهنگی روناش ، بعد از مرگ ناصر عبداللهی، همواره زمزمه‌هایی درباره مرگ مشکوک او وجود داشت. اما اخیراً مهدی براتی از کاربران شبکه اجتماعی فیس بوک در صفخه شخصی خود ادعا کرده است برخلاف باور عمومی، ناصر عبداللهی به مرگ طبیعی از دنیا نرفته است و به خاطر اجرای قطعه موسیقی “یا فاطمه” در مدح حضرت صدیقه طاهره سلام‌الله علیها توسط عده‌ای از متعصبان به قتل رسیده است. متن کامل یادداشت منتشر شده در این باره را از نظر می‌گذرانید:

 

اصلی ترین دلیل فوت ناگهانی «ناصر عبداللهی» چه بود؟

 

اگر می خواهید یک بار برای همیشه ماجرای فوت ناگهانی ناصر در ۳۷ سالگی اش را بدانید ، متن زیر رابه دقت بخوانید. متنی که هرگز و هیچوقت هیچ رسانه ای نتوانست و جرات اش را نداشت آنرا منتشر کند تا واقعیت فوت «ناصر عبداللهی» همیشه مخفی بماند اما امروز این متن را اینجا برای اولین بار منتشر می کنم تا آنهایی که برایشان هنوز این اتفاق یک داستان مشکوک است، برای همیشه از این راز مطلع شوند:

 

«هفت سال پیش همسر ناصر عبداللهی، بعد از یک جر و بحث مختصر با وی ، به حالت قهر به منزل پدری اش میرود. ظهر همان روز ناصر برای بازگرداندن همسرش، سراغش می رود. مدت هاست که بین خانواده همسر وی و ناصر بحث هایی در مورد دلایل اجرای قطعه «یا فاطمه» رخ داده و دایی‌های همسر وی به شدت از این موضوع عصبانی‌اند.

 

ظهر همان روز ناصر که برای بازگزداندن همسرش به محله پدر همسرش می رود، گویی وارد کارزاری شده که افراطیون منتظرش بودند و به سرکردگی دائی های همسرش و وهابی ها و افراطیون مذهبی، مورد حمله قرار می گیرد و به شدت مورد ضرب و شتم قرار می گیرد.

 

بعد از این درگیری شدید، پیکر خون آلود ناصر به منزلش برده می شود و در حیاط خانه و روی تخت رها می شود. پسر خانواده بعد از چند ساعت و بدون اطلاع از ماوقع به خانه می آید و با تصور خواب بودن پدر، توجهی به وی نمی کند. صدای خِر خِر پدر پس از دقایقی توجه پسرش را جلب می کند. تا به سمت پدرش برود و با برگرداندن پدر به سمت خودش، متوجه آثار ضرب و شتم روی صورت پدر می شود. از پدر داستان را می پرسد و ناصر در جواب می گوید که از جایی سقوط کرده و مشکلی نیست. به اصرار پسر به حمام برده می شود تا آثار ضرب و شتم و چهره خون آلود پدر شسته شود ولی به دلیل ضعف عمومی از حال می رود.

 

از همان روز جدال ۲۷ روزه ناصر عبداللهی با مرگ در بیمارستان های بندر و تهران آغاز می شود و این جدال سرانجام در روز ۲۹ آذر به مرگ مغزی وی و سپس فوت او منجر می شود.»

 

خانواده عبدالهی به دلیل تفکرات بومی و برخی محدودیت‌ها از بازگویی این ماجرا تا همیشه منع می‌شود. احسان علیخانی دو سال بعد در سالروز فوت این خواننده در برج میلاد با گفتن برخی جملات حاشیه‌های فراوانی را در رسانه ها باعث شد تا گمانه زنی ها بیشتر و بیشتر شوند:

 

«نزدیک یک سال است که فهمیده‌ایم او {ناصر} به قتل رسیده است در صورتی که این موضوع مطرح نشده بود. همیشه دوست داشتیم این موضوع را بگوییم. صحبت‌ کردن از علی (ع) ساده است، اما ناصر عبدالهی در جایی از امیرالمومنین صحبت کرد که سخت بود.»

 

بعد از مرگ ناصر عبداللهی و در مراسم سومین سالگرد او نیز مجری مراسم ادعا کرده بود ناصر عبداللهی به قتل رسیده است.

 

پیش از این نیز محمدعلی چاووشی رئیس موسسه «مشکات» و رئیس اسبق صنف تولیدات محصولات شنیداری در گفت و گویی با تأییر این ادعا گفته بود: “من از آقای دکتر امیدوار رضایی، رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی خواهش کردم (چون ایشان فوق تخصص مغز و اعصاب هستند) که تشریف بیاورند که شاید بتوانند این جوان را از مرگ نجات بدهند. ایشان تشریف آوردند. معاینه کردند، مدارک و پرونده پزشکی را دیدند به من گفتند فلانی اینی که گفتند ایشان مسموم شده ، ایشان مواد مخدر مصرف کرده مطلقا در پرونده ایشون وجود نداره. ایشون ضربه خورده. این صدمه که مغز ایشون پیدا کرده به دلیل اصابت ضربه‌ای است. این آثار کبودی که در صورت وی در عکس‌ها مشخص است به همین دلیل است. من هم با توجه به نظر یک متخصص پزشکی وقتی گفتند ناصر رو زدند از اقوام پیرامون ایشان سوال کردم که مگه کسی ایشون رو زده؟ گفتند بله و ماجرایش هم مفصل است. گفتم چرا؟ گقتند به خاطر همین تغییرات فکری و عقیدتی که پیدا کرده بود خیلی‌ها از دستش ناراحت بودند”.

 

همچنین نسرین عبداللهی دختر ناصر عبداللهی نیز دو سال پیش در گفتگویی، نظر پزشکی قانونی در خصوص مرگ پدرش را “شکستگی جمجمه” بیان کرده بود.

 

اگر این موضوع واقعیت داشته باشد می‌توان مرگ ناصر عبداللهی را شهادت به حساب آورد و در صورت تأیید قطعی این موضوع، می‌توان لقب شهید را برازنده خواننده قطعه “یا فاطمه” دانست.

 

گفتنی است ناصر عبداللهی در ۲۹ آذر ۱۳۸۵ در بیمارستان هاشمی‌نژاد تهران درگذشت و در زادگاهش، بندرعباس به خاک سپرده شد.

 

 

 

فرماندار مسجدسلیمان جزئیات تیراندازی روز گذشته در یک مراسم ختم را که موجب کشته شدن یک دختربچه ۱۰ ساله شد، شرح داد.

 

به گزارش روناش ، علی‌رضا گرویی در این باره اظهار کرد: روز گذشته در یک مراسم فاتحه‌خوانی در یکی از مناطق عشایری مسجدسلیمان، فردی بنا به رسوم طایفه‌ای، اقدام به تیراندازی هوایی کرد که یکی از تیرها به دختربچه ای به نام هستی اسدی ۱۰ ساله اصابت کرد.

 

وی ادامه داد: تیر به کتف این دختربچه اصابت کرد و خونریزی موجب مرگ او شد. اطلاعات کامل‌تر در این زمینه توسط پلیس باید منتشر شود.

 

فرماندار مسجدسلیمان در خصوص ممنوعیت تیراندازی هوایی در مراسم‌ها از جمله عزا و عروسی گفت: شلیک هوایی در مراسم عشایر، فرهنگ غلطی است که جز با فرهنگ‌سازی رفع نخواهد شد. از دیرباز اقدمات زیادی در زمینه فرهنگ‌سازی و ممنوعیت این اقدام صورت گرفته که موجب کمتر شدن این کار شده ولی همچنان این اقدام از سوی عشایر به عنوان یک رسم انجام می‌شود.

 

گرویی اظهار کرد: در جلسات مختلف از جمله شورای تامین شهرستان و نمازهای جمعه اقدام به فرهنگ‌سازی در این زمینه کرده‌ایم اما برای رفع این موضوع کار بسیاری باید انجام داد.

 

منبع : دزنا ۲۴

 

 

دزفول ؛ درصدد تکمیل پروژه‌ های ناتمام هستیم / گلایه عـادل دوایـی فر از تغییر کاربری ها

 

به گزارش خبرنگار روناش ، “عادل دوایی‌ فر” در نطق پیش از دستور خود در جلسه شورای اسلامی شهر دزفول ، با بیان اینکه ما اعضا باید پاسخگوی انتظارات، خواسته‌ها و نیازهای شهروندان باشیم اظهار داشت: توجه به نیازها و خواسته‌های مردم راهبردی‌ترین هدف من است.

 

وی ادامه داد: هدف اصلی شورا و شهرداری توسعه و آبادانی در راستای فراهم ساختن رضایت شهروندان است که این مهم با مشارکت مردم زودتر به نتیجه دلخواه مد نظر خواهد رسید چرا که اعتقاد داریم مشارکت عمومی نقش کلیدی در فراهم آوردن ابزار امکانات و بستر توسعه را به دنبال خواهد داشت.

 

رئیس کمیسیون عمران شورای اسلامی شهر دزفول اضافه کرد: پشتوانه مردمی و مشارکت عمومی سبب نظارت بیشتر شهروندان بر امور و ایجاد دلگرمی برای مسئولان شهری خواهد شد و آنها با تلاش بیشتر در راستای ساختن شهری آباد و با نشاط اقدامات اساسی را به منصه ظهور خواهند گذاشت.

 

درصدد تکمیل پروژه‌ های ناتمام هستیم

 

دوایی‌فر در ادامه درباره وضعیت پروژه‌های عمرانی در شهر دزفول گفت: از آنجایی که اعضای شورای سوم و شهردار وقت، چشم انداز توسعه شهری دزفول را تدوین کرده بودند ، هم اکنون بسیاری از آن اقدامات خوب و کارشناسی شده را دنبال می‌کنیم و درصدد اتمام پروژه‌های نیمه تمام هستیم.

 

وی بیان کرد: از جمله این پروژه‌های نیمه تمام می‌توان به رینگ جنوب شهر، پروژه قائم، پارکینگ طبقاتی در خیابان طالقانی، ساحل سازی، احداث پارک‌های محله‌ای، توسعه معابر و رفع گره‌های ترافیکی، احداث اماکن ورزشی در محلات، ارتقای مبلمان شهری، تفکیک زباله و همچنین توجه به نیازهای فرهنگی اشاره کرد.

 

رئیس کمیسیون عمران شورای اسلامی شهر دزفول خاطرنشان کرد: همچنین با توجه به تکمیل لوله گذاری طرح فاضلاب بخشی از خیابان‌های شهر و به دنبال قولی که به مردم داده بودیم روکش آسفالت را آغاز و در حال انجام داریم.

 

عضو شورای اسلامی شهر دزفول با ذکر این که در تلاش هستیم که ساحل سازی همچنان تداوم داشته باشد عنوان کرد: ساحل سازی از اقدامات خوب شورای سوم و شهردار وقت بود که اعضای شورای فعلی نیز به تداوم ساحل سازی صحه گذاشته و با حمایت و همدلی درصدد هستیم که ساحل سازی با سرعت هر چه بهتر به سرانجام برسد.

 

دوایی‌فر در پاسخ به اطلاعیه‌های فروش زمین‌های دارای کاربری فضای سبز به‌منظور احداث مسکن که با اعتراض بعضی از شهروندان روبرو شده، ضمن گلایه مندی از هرگونه تغییر کاربری فضاهای خدماتی و رفاهی بیان کرد: با درخواست‌های شهرداری تا جایی که متضاد با منافع شهر و شهروندان نباشد موافقت و در سریع‌ترین زمان ممکن به لوایح شهرداری پاسخ می‌دهند و نهایت همکاری را با شهرداری دارند.

 

وی تصریح کرد: همان گونه که از هر اقدام خوب شهرداری دفاع می‌کنیم در برابر اقدامات غیرکارشناسی و احساسی نیز تمام قد خواهیم ایستاد و مخالف اقدام شهرداری مبنی بر هر گونه تغییر کاربری زمین فضای سبز و خدماتی و رفاهی به مسکونی و فروش آن هستیم چرا که این کار را خلاف مصالح شهر و شهروندان و همچنین حذف و حراج سرمایه‌های پایدار شهر می‌دانیم و باید از سرمایه‌های شهر صیانت کنیم و کوچک‌ترین لغزشی در این اقدام غیرکارشناسی، بزرگترین صدمه و آسیب را به شهر و شهروندان خواهد رساند.

 

رئیس کمیسیون عمران شورای اسلامی شهر دزفول گفت: حمایت از طرح‌های درآمدزا و پایدار و تولید ثروت برای شهر و شهروندان در چارچوب قانون، از اهداف راهبردی و رسالت مهم شورا است و اطمینان می‌دهم هر آنچه در توان دارم را برای رفاه شهروندان و اعتلا و آبادانی دزفول به کار خواهم گرفت.

 

دوایی‌فر در پایان با بیان اینکه وقتی منافع مردم در میان باشد قاطعانه از آن دفاع خواهیم کرد و در راستای صیانت از حقوق و سرمایه مردم در مقابل هیچکس کوتاه نخواهیم آمد، اظهار کرد: کسی که در مقابل خدا زانو زد مطمئن باشید همیشه در مقابل هر قدرت زیاده خواهی زانو نخواهد زد و استوار خواهد ماند.

 

به گزارش روناش ، “رسول دوایی فر” هم در فروردین ماه ۱۳۹۳ در نطق پیش از دستور خود به مواردی تامل برانگیز اشاره ، که اهم آن جهت کسب اطلاع بیشتر خوانندگان در پی می آید :

 

جناب رئیس : هرچند در درایت و کاردانی جنابعالی و سایر همکاران محترم هیچ تردیدی ندارم ، اما احساس می کنم که اخیراً کارهایی در شهرداری و شورای شهر انجام می شود که به نظر می رسد احتمالاً و بعضاً وجاهت قانونی نداشته و در بعضی موارد هم از نظر فنی مقرون به واقعیت نمی باشد.

 

الف) انتصاب معاونت فرهنگی در شهرداری که علیرغم تصویب شورا و آوردن آرای لازم و با وجود همه احترامی که برای اعضای محترم شورا قائلم ، باید به استحضار عزیزان برسانم که مصوبه شورا خلاف قانون بوده و مصوبه شورا برای تشکیل معاونت فرهنگی کفایت نمی کند ، بلکه باید بر اساس مصوبه شورا با پیگیری از طریق وزارت کشور و استانداری ابتدا معاونت فرهنگی در چارت تشکیلاتی شهرداری منظور و بعد از آن نسبت به انتصاب معاونت فرهنگی اقدام شود و لاغیر.

 

ب) همانطوریکه همه عزیزان مستحضرند با توجه به صراحت قانون ، اختیار شهردار برای معاملات اعم از خرید و فروش و غیره سقف معینی دارد و مازاد بر آن باید با مصوبه شورا انجام پذیرد که اخیراً مشاهده گردیده معاملاتی با مبالغی بیش از سقف اختیارات قانونی شهردار محترم صورت گرفته که امیدوارم مِنبَعد این موضوع رعایت شود و معاملاتی که در سابق انجام شده به اطلاع اعضاء محترم شورا برسد.

 

ج) اخیراً مشاهده گردیده که دسترسی ها و رمپهای جنب پل قدیم به لطف و پیگیری بعضاً از اعضای محترم شورا و همکاری و مساعدت شهرداری آسفالت گردیده ، دستشان درد نکند ، خدایشان قوت ، اما نمیدانم این کار فنی بزرگ با کدام تدبیر فنی و تحقیق فنی تری انجام گرفته است ؟!

 

اعضای محترم شورا باید به استحضار شما برسانم که اصلاً هدف از اجرای پروژه میدان پل قدیم صرفاً به منظور شناخت و ثبت جهانی پل قدیم بوده و سنگ چینی رمپهای بغل پل صرفاً با هماهنگیهای قبلی و تأکید و تأیید اداره میراث فرهنگی و دفتر یونسکو در شهرستان دزفول به منظور حفظ همخوانی با ابنیه پل تاریخی و تسریع در جهت ثبت جهانی این اثر سنگ فرش گردیده ، که اینگونه معمولی و ساده اندیشانه اقدام به آسفالت روی سنگ فرش می نمایند.

 

نهایتاً سوال این است که آیا بهتر نبود به جای آسفالت و مخدوش نمودن این طرح عظیم ، این هزینه صرف حذف اضافات پل مثل پیاده روی فلزی می شد که بخشی از آن در سال گذشته جمع آوری و توقف آن باعث آسیب های جدی به این اثر ارزشمند و تاریخی در بارانهای اخیر نمی شد ؟ اما چه باید کرد که گاهاً احساساتمان بر منطقمان غلبه می کند و کاری هم از دست هیچ کس ساخته نیست.

 

د) اعضای محترم شورا به رغم پیش بینی مبلغ ۳۷ میلیارد و ۹۰۰ میلیون ریال فروش املاک شهرداری در بودجه سال ۱۳۹۳ ، با احترام به رأی اعضای محترم در مصوبه فروش زمین دارای کاربری فضای سبز کوی حافظ باید به اطلاع اعضای محترم شورا برسانم که املاکی قابل فروش و واگذاری هستند که دارای کاربری مسکونی ، تجاری ، اداری و غیره می باشند و فروش اراضی فضای سبز تحت هر شرایطی ممنوع می باشد . از آن مهمتر عدم درج مصوبه در دفتر شورا و انعکاس مصوبه فروش زمین دارای کاربری فضای سبز به فرمانداری محترم سوال برانگیز و خلاف قانون است که باید این مهم از طریق هیئت رئیسه محترم شورای اسلامی شهر دزفول رعایت گردد.

 

 

 

چهار شنبه 2 مهر 1393برچسب:دزفول, پاپی زاده, :: 13:57 :: نويسنده : dezfuli

سیاسیون دزفول دنبال گرفتن ماهی مرادشان از آب گل آلود هستند/من بیشتر از نمایندگان گذشته مایه گذاشتم

 

به گزارش شبکه خبری دز(دز ان ان) به نقل از رهیاب، عباس پاپی زاده نماینده مردم دزفول در مجلس شورای اسلامی در گفتگویی متفاوت و درپاسخ به این سوال که چرا بعضی ها شما را نماینده حاشیه دزفول می دانند تا خود دزفول اظهارداشت: شبی یک محله از دزفول را…

 

به گزارش شبکه خبری دز(دز ان ان) به نقل از رهیاب، عباس پاپی زاده نماینده مردم دزفول در مجلس شورای اسلامی در گفتگویی متفاوت و درپاسخ به این سوال که چرا بعضی ها شما را نماینده حاشیه دزفول می دانند تا خود دزفول اظهارداشت: شبی یک محله از دزفول را سر می زنم و عمده وقت من در شهر دزفول می گذرد و خدماتی هم که تا امروز ارائه دادم برای شهر دزفول بوده است، مثلا دانشکده دزفول را به دانشگاه تبدیل کردیم ،جاده اختصاصی با همکاری شورا و شهرداری برای فرودگاه زدیم و پروازهای دزفول را دوبرابر کردیم بحث بیمارستان تامین اجتماعی دزفول را بنده پیگیری کردم که به دلیل نداشتن سند زمین بودجه اش برگشت می خورد کارخانه فولادی که در حال پیگیری آن هستم برای کیست؟پروژه ایی عظیم و بی سابقه ایی در دزفول است.

نماینده مردم دزفول گفت:متاسفانه سیاسیون دزفول دنبال گرفتن ماهی مرادشان از آب گل آلود هستند از این جهت که من نسبت به نمایندگان گذشته بیشتر مایه می گذارم همه قبول دارند اگر قبلا یک ساعت برای دزفول وقت می گذاشتند الان سه ساعت شده است با این تفاوت که یک ساعت هم برای روستاها که فراموش شده بودند وقت گذاشته ایم.

وی افزود: شب های گذشته من در مساجد دزفول سخنرانی داشتم بعداز پایان مراسم مردم آنقدر نسبت به ما لطف داشتند که حتی به من می گفتند آقای پاپی با کسانی که مزاحمت می شوند برخورد کنید ما پشت سرتان هستیم.

عباس پاپی زاده تاکید کرد: سیاسیون دزفول دنبال منافع خودشان هستند و به انتخابات دور بعدی مجلس فکر می کنند موضع گیری های بنده را با موضع گیری های نماینده سابق دزفول مقایسه کنید من یقه وزرا را که می گیرم و از آنها سوال می کنم از دزفول زنگ می زنند و فشار می آوردند که آقا این کار را نکن!

پا نوشت:

البته در گفتگوی تلفنی با مهندس پاپی زاده وی اظهار داشت: از گفته های من بد برداشت شده است. شهر نیاز به آرامش دارد و نبایستی این آرامش را بر هم زد.

 

 

چهار شنبه 2 مهر 1393برچسب:دزفول , سکوت کافیست دزفولی ها, :: 13:55 :: نويسنده : dezfuli

سکوت کافیست، از حق دزفول دفاع کنید!

 

وضعیت این روزهای دزفول به مثابه خانواده ای می ماند که پدر و مادر آن خانواده در قید حیات هستند ولی فرزندان گستاخانه قصد دارند خانه پدری را تکه تکه کرده و هرکدام سهمی را ازآن خود نمایند! مخلص کلام اینکه شنیده ها حاکی از آن است که روز چهارشنبه…

 

وضعیت این روزهای دزفول به مثابه خانواده ای می ماند که پدر و مادر آن خانواده در قید حیات هستند ولی فرزندان گستاخانه قصد دارند خانه پدری را تکه تکه کرده و هرکدام سهمی را ازآن خود نمایند!

مخلص کلام اینکه شنیده ها حاکی از آن است که روز چهارشنبه هفته جاری جلسه ای در یکی از ادارات دولتی برگزار خواهد شد تا در خصوص برخی اراضی دزفول تصمیماتی اتخاذ شود!

شهرهای همجوار از وضعیت نابسامان و ناپایدار دزفول در برخی سطوح مدیریتی سوء استفاده کرده و با عنوان نمودن ادعاهایی خواستار سهمی برای خود شده اند !

اندیمشک از شمال غرب خواهان پایگاه چهارم شکاری دزفول و دانشگاه جندی شاپور دزفول است و همچنین رود دز تا ورودی سد تنظیمی(علی کله) است، گتوند خواهان الحاق اراضی سردشت دزفول به این شهر است و در جنوب شوش خواهان این است که تا چهار راه آوج را ضمیمه شهرستان خود کند.

حال باید از مسئولان شهرستان دزفول پرسید چه برنامه ای برای این سهم خواهی نابجا دارند، آیا سوء مدیریتهای گذشته، سبب از دست دادن اراضی دزفول همچون سد دز، کوی نیرو، کارخانه شیر، هفت تپه و چندین روستای شرق جاده اندیمشک- شوش و… نبوده است؟

آیا مدیران گذشته بخاطر بی عرضگی یا خوش خدمتی کوتاهی ننموده و این همه اراضی و امکانات را به سهولت همانند “قرارداد ترکمن چای” از دست نداده اند؟

جالب اینجاست مطالبات مردم  دزفول در این ۳۳ ساله ادا نشد، که هیچ، در این سه دهه هر سال بصورتهای مختلف شهرستان دزفول در حال از بین رفتن است!

تمام کنید این همه دشمنی و اختلافات را ، تمام کنید کج سلیقگیها را، کنار بگذارید تنگ نظریها را، اندکی به فکر مردم و دزفول باشید، چرا مردم باید تاوان اختلافات مسئولین را بدهند!

همین اختلافها بوده که دولت هیچ فعالیت چشمگیری در این سی سال و اندی گذشته در دزفول انجام نداده است!

اگر همت خود مردم و خیرین دزفول نبود هنوز حتی برای ما یحتاج اولیه خود با مشکل مواجه بودیم!

بیایید در سالی که بنا بر منویات مقام معظم رهبری، حمایت و تقویت اقتصاد کشور مورد تاکید قرار گرفته است اول از خانه و زادگاه خود حمایت کنیم،تا منابع اقتصادی، فرهنگی و صنعتی خود را به راحتی از دست ندهیم زیرا ملتی هر چند کوچک اگر نتواند از تمامیت ارضی و حقوق خود دفاع کند محکوم به فناست!

حتی اگر یک وجب از خاک و آب این منطقه بدون رضایت مردم جابه جا شود خیانت به کشور و خیانت به مردم است، شهر و کشور و زادگاه همانند دین و ناموس تقدس دارند، همانگونه که پیامبر مکرم اسلام فرموده اند: “دوست داشتن وطن از ایمان است”، پس مسئولان محترم لطفا تلاش نمائید به مقدسات مردم بی حرمتی نشود و تا آخرین حد توان از آن پاسداری نمایند.

البته در برخی موارد باید گفت”از ماست که بر ماست” زیرا عده ای جهت رسیدن به مطامع شخصی خود و جلب نظر و حمایت عده قلیلی افراد برخی مناطق، قول خودمختاری و جدا شدن منطقه مذبور را از دزفول میدهند و طوری با اطمینان سخن می گویند که انگار دزفول ارث پدری آنها بوده و اختیار تام در واگذاری و تکه پاره کردن آن دارند.

با رجوع به مصحف شریف نهج البلاغه در میابیم که از صفات مورد تاکید و نظر مولی متقیان حضرت علی(ع) برای انتخاب فرمانداران بلاد اسلامی در آن زمان شجاعت در عین درایت بوده است که امیدواریم مسئولین شهرستان این نکته ارزشمند را سرلوحه کار خود قرار داده باشند و اگر تاکنون اینگونه نبوده در صدد اصلاح خود برآیند.

مسئولان عزیز شما بهتر از همه می دانید که مردم دزفول در تمامی عرصه ها و ادوار خصوصا در ایام دفاع مقدس با نثار جان و مال خود و فرزندانشان ثابت کرده اند بسیار دانا، شجاع و ایثارگر و در عین حال آرام، نجیب و صبور هستند پس با برخی کوتاهی ها و کم کاریها و  پرداختن به حاشیه بجای متن، سبب سلب آرامش مردم نشوید، از حق و حقوق شهر و دیار خود در تمام زمینه ها دفاع کنید که اگر کوتاهی کنید خیانت به مردم شهید پرور دزفول کرده اید! و اگر توان دفاع از حقوق و حریم مردم را ندارید با شجاعت جایگاه خود را به فردی لایق و توانمند بسپارید که بتواند بدون ترس و با بصیرت، حق مردم را که بگفته حضرت امام  خمینی(ره) ولی نعمت مسئولین هستند را ادا نماید.

بدانید که خداوند تبارک و تعالی ناظر و آگاه بر اعمال و نیات شما است.

شبکه خبری دز

 

 

 

 

ملا محمد تقی ناهیدی دزفولی

 

تاثیر شعر ناهیدی بر گویش دزفولی                   

 

                                                             حسين نصيرباغبان(

 

 

 

همیشه در میان ملل متمدن جهان، شعر در شکل گیری فرهنگ و تمدن آنها نقشی مثال زدنی داشته است تا جایی که در تعاریف فرهنگ، شعر را همیشه بعنوان یک پایه اساسی فرهنگ نامبرده اند . گویش دزفولی بعنوان گویشی که نشان از فرهنگ عیلامی داشته، همانند خط آن ناشناخته باقی مانده است. افرادی همانند مرحوم ملامحمدتقی ناهیدی، با شعر خود به گویش محلی دزفولی،     توانسته اند لغاتی که بر سر زبان ها بوده به بهترین روش، یعنی بوسیله شعر ثبت کرده و در تاریخ این قوم ماندگار سازند. در این تحقیق، پنجاه و اندی از واژگانی که در اشعار مرحوم ناهیدی بوده و اکنون کاربرد نداشته و یا کم کاربرد و در حال فراموش شدن هستند جمع آوری و شمارش شده است؛ البته این بخشی از واژگان بوده است و متاسفانه بایستی ذکر نمود که منابع برای تحقیق در مورد مرحوم ناهیدی بسیار محدود و ناچیز بوده اند و این اثر ادعایی ندارد که تمامی واژگان فراموش شده را در بر بگیرد با این حال آنچه در توان این حقیر بوده صورت گرفته است؛ تا بدین وسیله گوشه ای از تاثیر شعر ناهیدی بر فرهنگ و گویش دزفولی را نشان دهیم. این مقاله جهت ارائه به همایش مرحوم ملا محمدتقی ناهیدی دزفولی تهیه گردید. لازم به ذکر است که از استاد ارجمند، جناب آقای عرب  و موسسه دزفول شناسی که در جهت دهی به این اثر به اینجانب کمک وافری نمودند تقدیر و تشکر نمایم.

 

 

 

نقش شعر در شکل گیری فرهنگ

 

 فرهنگ همیشه برای شکل گیری و بقا نیاز به عاملی دارد که از گذشتکان به آیندگان انتقال یابد. در این مرحله، شعر بعنوان یک وسیله ارتباط، بهترین عامل بوده و خواهند بود . در جامعه ایرانی ما در طول تاریخ چنانچه به عواملی که باعث تداوم فرهنگ ایران و زبان پارسی بوده است توجه کنیم، بخوبی در می یابیم که شعر یکی از بهترین وسایل بوده است؛ شعر بعنوان یک سخن موزون و با شور و عشق در میان همه آدمیان مورد استقبال بوده است و چنانچه شما به میان مردم رفته و پرسش نمایید که آیا شما شعری به خاطر دارید که بیان نمایید، بی شک نمی توان کسی را یافت که حتی یک بیت در ذهن نداشته باشد، و این امر یکی از نشانه های تاثیر شعر است. حال اگر کسی مطالبی را با کلماتی بصورت شعر درآورد بی گمان محتوا و ظاهر آن کلمات باقی مانده و منتقل می شود، این چنین است که می توان فرهنگی را از گذشتگان به آیندگان انتقال داد. این عامل ارتباط در جامعه ایرانی نقشی را ایفاء نموده است که بطور نمونه   می توان شاهنامه حکیم فردوسی طوسی را نام برد. که توانسته است در فرهنگ ایران زمین تاثیر انکار ناپذیری را داشته باشد و باعث شود تاریخ و آداب و رسوم قوم ایرانی، و چگونگی درگیری آنان با اقوام دیگر و... را نشان دهد. این اثر شگرف مورد ستایش بزرگان ادب نه تنها در سطح داخلی، بلکه در سطح بین المللی واقع شده است و امروزه بعنوان یک اثری فرهنگی در سطح جهان شهرت دارد.

 

در میان مردم ایران زمین شاید گویش دزفولی و حتی خود نام دزفول شناخته شده نباشد. ولی این گویش را نمی توان در میان گویش های ایرانی نادیده گرفت؛ گویش خوزی(دزفولی) به گفته ابن ندیم در الفهرست بعنوان گویش دربار هخامنشیان و حتی زبان مطایبه و شوخی آنها بوده است.[1] متاسفانه هر غیر دزفولی ای که این گویش را بشنود بیاد گویش لری می افتد در حالی که از لهجه و کلماتی که در این گویش می باشد استقلال این گویش نمایان بوده و بقول برخی محققین، این گویش برادر گویش های لری و بختیاری می توان دانست.[2] [3]

 

اگر چه شعر محلی ای که توسط مرحوم ناهیدی به عرصه وجود نهاده و ثبت شده است در سطحی کوچک از این مرز و بوم ایران یعنی دزفول می باشد و شاید نتوان گفت بر زبان و شعر پارسی اثری چشمگیر داشته ولی تاثیر شعر ناهیدی را بر ادب و هنر دزفول نمی توان نادیده انگاشت. بطوریکه شعر دزفولی و محلی در میان مردم دزفول با نام ناهیدی قرین می باشد. و امروزه هر جوان دزفولی که بدنبال دیوان شعری از اشعار محلی دزفولی باشد سراغ دیوان ناهیدی را می گیرد. ولی متاسفانه این حقیر تعداد زیادی از عزیزان را دیده ام که بدنبال دیوان ایشان رفته ولی چیزی عایدشان نشده است. و نشان از درخواست جوانان برای چاپ دیوان ناهیدی است.

 

 استاد ارجمند جناب آقای دکترسنگری  در مورد تاثیر شعر ناهیدی بر بقای گویش دزفولی در مقدمه دیوان مرحوم ملا محمد تقی،چنین تقریر فرموده اند:« شعر ناهیدی آئینه تمام نمای فرهنگ و رسوم و باورهای مردم دزفول در پنجاه سال گذشته است. و بهترین معیار برای بررسی و مطالعه در تحولات و دگرگونی های زبان در گویش دزفولی. شاید سروده های ناهیدی را نسل جوان امروزی به دشواری بخوانند و با بسیاری از واژگان و رسوم آشنایی نداشته باشند. امروز تقریبا هیچ جوان و نوجوانی از اسم «سوخارون» یا «سه خواهران» اطلاعی ندارد و چاپ و توضیح این سروده ها نسل امروز را با گذشته آشنا تر و سیر تحول فرهنگ و زبان را روشن تر و آفتابی تر می سازد.»[4]

 

آری با پیشرفت تکنولوژی و فراموش کردن لغاتی مانند( بچه تیلون و...) استفاده از این اشعار حتی بصورت مکتوب باعث می شود که خواننده و حتی محقق در این زمینه از وجود چنین کلماتی بهره ببرد. از طرفی برای زبان شناسان در جهت کشف ریشه کلمات، با توجه به اینکه گویش دزفولی گویشی است که یادگار تمدن عیلام است برای زبان شناسانی که در جهت تحقیق و تطبع در زبان پارسی اصیل هستند مفید واقع گردد.کار عظیمی که مرحوم ناهیدی در ماندگاری گویش دزفولی انجام دادند ثبت کلمات دزفولی در اشعار خود بوده است. گر چه شاید ناخواسته این کار بزرگ و با ارج را انجام دادند ولی امروزه می بینیم که اشعار ناهیدی نقش مهمی در تحقیقات محلی دزفول در مورد زبان شناسی و گویش شناسی می باشد. منبعی از لغات دزفولی که اگر به فردی دزفولی مراجعه نموده و بگویند چند واژه قدیمی را از گویش دزفولی ذکر بنما کمتر بیاد بیاورد در حالی که مرحوم ناهیدی با ثبت و ماندگاری این کلمات بطریق شعر یک تحول عظیمی در تحقیقات زبان شناسی دزفولی بوجود آوردند. آقای غفاری در کتاب خاطرات خود هنر اول مرحوم ناهیدی را شاعری می داند و هنر دومش را که از هنر اول او ارجمند تر است گردآوری واژه های فارسی اصیل است که در زبان غنی دزفولی فراوانند و نزدیک به دو نسل می باشد که مهجور مانده اند و اگر طبع سیال ناهیدی نبود، در این زمان دیگر کسی حتی یک کلمه از آنها را به یاد نداشت.[5] ایشان خاطره ای نقل می کنند که ذکر آن خالی از لطف نبوده و به اهمیت تاثیر شعر ناهیدی می افزاید و آن چنین است:« هر کس تا حدودی از گذشته دزفول آگاهی دارد می داند، در زمان حکومت مرحوم دکتر مصدق، شهر دزفول دستخوش اغتشاش بود. جای علل نقل آن نیست! در آن موقع برخی از متمکنین مهاجرت کرده و به تهران و اطراف رفته بودند. با اینکه دولت ایران و دولت انگلیس بر سر ملی شدن نفت اتفاق نظر سیاسی نداشتند بانوی خاور شناس انگلیسی که عنوان پرفسوری دارد، وارد ایران می شود و به مقامات دانشگاه تهران مراجعه می کند تا ترتیب رفتنش را به دزفول و سنندج فراهم نمایند که در مورد ریشه زبان پارسی تحقیقاتی به عمل آورد. او تاکید دارد اول به دزفول بیاید. یکی از استادان مسئله را با مرحوم آیت الله میر سید محمد بهبهانی مجتهد متنفذ آن زمان در میان گذاشته و تقاضای انجام آن را دارد . مرحوم بهبهانی از مرحوم آقای سید محمدعلی مدرس دزفولی می خواهد که ترتیب این مسافرت داده شودآقای سید محمدعلی مدرس هم دانشمند محترم آقای حاج سید علی کمالی را تشویق می کنند که خاور شناس را تا دزفول همراهی کند.آقای کمالی به شرطی قبول می کند که آقای حاج احمد شاهرکنی با ایشان همسفر شوند. من شرح این مسافرت را از قول مرحوم شاهرکنی نقل می کنم گفت: پس از ورود به دزفول یک ساعتی استراحت کردیم. آقای کمالی فرمودند:«خوبست قلم و کاغذ آماده کنیم و بنویسیم.» این کار را کردیم. حدود صد واژه خانم خاور شناس یادداشت کرد. از سرعت کار ما کاسته شد یکی دو دقیقه می گذشت تا واژه ای بیاد آوریم در آن حال من گفتم: « منتهای کوشش ما به گرد آوری سیصد کلمه نخواهد رسید» . آقای کمالی فرمودند: «فکر دیگری به نظرت می رسد؟» گفتم :« بله » . گفت :«آن چیست؟» گفتم : « ناهیدی تازه از دنیا رفته خوبست به سراغ پسرش ملا شکری بروم و اگر اشعارش را از بین نبرده باشد برای منظور ما گنجی گرانبها خواهد بود.» . آقای کمالی که گویی باری از روی دوشش رداشته ام فرمودند: « پس چرا معطلی؟!»سراغ ملا شکری رفتم و علت به دزفول آمدنم را به او گفتم، گفت:  « مقدار زیادی از آنها را به رودخانه انداخته ایم ولی یک خورجین پر موجود است.» آنها را درآورد به اتفاق کاغذها را به منزل رساندیم . خاورشناس طوری به زبان فارسی مسلط بودند که وقتی حرف    می زد لهجه نداشت و کسی فکر نمی کرد یک خارجی است که صحبت می کند. شروع به نوشتن کرد پس از دو ساعت هیجان زده از جا بلند شد و گفت:« هر چه را خواستم یافتم، هرگز فکر نمی کردم به چنین گنج شایگانی دسترسی پیدا کنم.» آنگاه قاطعانه گفت: « ریشه زبان فارسی را تنها در دزفول باید جستجو کرد.»[6]

 

: چنبره، گردنگیر کسی شدن

 

بَد گِل و بَد قَوارَیَ زونَ      کُوردَ وَرُم بِ مین خُونَ[7]

 

بد گل و بد ترکیب یک زن / در خانه بر من چنبره زده است

 

* خلوت

 

چِل پِین سالَ زَس قَدُم چی غُول/ حُوشُمون کُورد اَ هَر چِی داشتیم [8]

 

چهل و پنج سال است که چون غول شریک زندگیم شده / خانه ما را از هر چه داشتیم خلوت[خالی] کرد.

 

* گِلاک

 

بَعد بیسُّم نَدیمِ یَ مَلاک/ دا دَسُم کلِّ مالشَ مِلسِ 

 

بعد ندیم یک ملاک شدم / همه مالش را بسادگی بدستم داد.

 

*: باشتاب، یک نوع حرکت حیوان

 

اُمَّ هَم پی  ما رَمَزُون/ همچِ پَرپَر اَ دَسِش رَف شَعبُون[10]

 

باز هم ماه رمضان با شتاب آمد و (ماه) شعبان بسرعت پایان رسید.

 

* بُقِ رون

 

نترم دَسُم زَنُم هَر دَم اُو/ اُو کَشی کُنُم تا [11]

 

نمی توانم دستم را هر لحظه به آب بزنم (یا) پایم را تا بیخ ران طهارت دهم [بدین وسیله تظاهر نمایم].

 

* : دل خون، آبی که در اثر شستن ظرف خمیر باقی می ماند

 

فِکرِاُوشونَ بِدِل هَم دارُم/گوش تُ دِی دِلتَ مَکُن اُو اَنگون[12]

 

فکرآنها را نیز دارم. برای آنها دلخون مباش.

 

* لیک

 

تا کِی اَ دَر مُ آیُم ، زونَم زَنَ نُهام چیک/ کمتَر اَ تورَ نِیسُم، وِرسُم هِلُم دُتا لیک[13]

 

تا کی از بیرون بخانه بیایم و زنم جلوم«چیک» بزند/ کمتر از روباه نیستم برخیزم و دوباره زوزه بکشم.

 

: کوچک

 

 : انبار جای آرد

 

اَوَّل اَ پُشتِ تُوپُو، جورُم مُ کُونَ کُوشُم/پوشُم هِلُم مُ وِیلا، جامُندَ  حُوشُم[14]

 

اول از پشت «تاپو» کفش کهنه ام را پیدا کنم بپوشم و خانه «جامنده» را اندکی بی صاحب بگذارم [بروم].

 

* شُوبی

 

 دُینا بیسَّ ، رِسقِ مُ چی کَموتَر /میرُم خُدُم جِهُنِّم، غُسَّب خوَرُم دُ بیشتَر[15]

 

دنیا مانند شهباز و رزقم کبوتر شده است / خودم بمیرم به جهنم ، دوبرابر غصه می خورم که.

 

: بالاپوش

 

: الکی، به رنگ ابلق

 

  اَبلَقَونِی/تُمبونِ تیکَ تیکَم، قَل جومکِی کَلونِی[16]

 

بالاپوش پاره ام و کفشهای ابلقی رنگ /و تنبان تیکه تیکه و پیراهن آبی

 

* جُق

 

دُونُم اگر گُووم جُق، ری اُووَکِ بکَشُم شیک[17]

 

[اما] اگر لب بگشایم، «روی آب خط کشیده ام»

 

*:ماهیچه

 

بَلکِی کُنِن قَوینتَر، هایِ بُوریک[18]

 

بلکه ماهیچه پای آنها که باریک است،کلفت تر شود.

 

بچه ها، توله ،جمع کلمه تیله به معنای شیء گرد، به معنای خورشید

 

: کنایه از حمله کردن

 

پِی دُو بَرُمشون خُونَ، یَهو سی /گِردشُون کُنُم بِدورُم، آرِن یَواش 

 

یک مرتبه با شتاب آنها را برای بچه ها به خانه ببرم، به دور خود جمعشان کنم و آرام آنها حمله بیاورند.

 

* : کنایه از درگوشی

 

بِِی خَبَر یَکتَ بییِس مِینِ وِلات پَم چُومُون/ دَسِ مِیرُونُو زَنُون پِی  بین هُومُون[20]

 

ناگهان گفته های رسوایی برانگیز ما در شهر شیوع پیدا کرد،

 

مردان و زنان داستان عشق ما را تو گوشی به هم می گویند.

 

* بِلُم

 

دُونُم آخَر کُنَ کُور عِشقِ رییِش قَل بِلُمَ[21]

 

می دانم که عشق رویش بالاخره چشم نیم کور مرا کور خواهد کرد.

 

* باد بِِسَّ

 

چی تَرَقِّی زَمَ تَش قی بِزَنَ فِسَّ مَکُن/ زونَمَ هِی بِگُووَ گُوش بِ ای باد بِِسَّ مَکُن[22]

 

چون ترقّه آتشم زده و می گوید[صدای] فِسّه مکن، [و]پیوسته به زنم می گوید«سخن این مرد از کار افتاده را گوش مکن»

 

*  :آب ترنج ترش، آب یک نوع مرکبات به نام بالنگ که از پوستش مربا درست می کنند که زرد رنگ است.

 

بخدا مُند بِدِلِش هَرکَ نَزَند یَ چُولُم/ری چِ ، بِزَردی خُدِ پُوس نُمبُولُم[23]

 

بخدا در [بازی طبیعت] هر که از من نبرده باید حسرت بدلش بماند [چون به همه باخته ام]،چهراه ام جون آب ترنج ترش، و بسان پوشت لیموی شیرین زرد است.

 

* قُر: فتق

 

:غده

 

ِ مِینِ پام َ کُجا دیدی یُو اُو دِشبُلُمَ؟[24]

 

[همانند] فتق توی پا و آن غده مرا کجا[نزد چه کسی] سراغ داری؟

 

* :کنایه از بد رفتاری، بدقیافه

 

تییَتُ بَند اَهَر تاجِرو هَر چِی حَجّی /گِر کُتِی خُلقِتَ خُوَش اِغزَ مِکُن [25]

 

و از هر چه تاجر و حاجی است چشم بپوش ، اخلاق خود را خوب گردان، و بدرفتاری مکن.

 

* ناتِلِنگ

 

بَختُمون هَم بیسَ کَم کَم /بونِ رِسقُم یَکِتَ  کُل بیسَ بِنگ[26] 

 

کم کم بختم چون بیمار قادر به حرکت نیست، بام رزقم گنبدی شده(قابل سکونت نیست)

 

:تکه های چوب

 

:کنایه از «از پای درآوردن»

 

بیسِنَ دَس پام بِلاشَم چی چِچُول/  بییِسُّم هَمچِ عِیسا پِی دُچُول[27]

 

دست و پایم مانند تکه های چوب شده است [و]آنچنانم که در بازی عیسا دیگر عضو بدرد خوری نیستم.

 

* جِرِیت

 

بَس دُما رِسقُم زَمَ اَمسال / مین سَرُم بیسَ مُقُم حَلوا قُبِیت[28]

 

بس که امسال دنبال رزقم دویده ام ، مغزم در سرم مانند حلوا قبیت پوک شده است.

 

* فَناق(احتمالا هنّاق بوده): 

 

ری مِلاکِی رِسقُمون بیسَ /مِلسِ درِّ ی گیرَ وَش سَدگی قَلاق[29]

 

چهره ملائکه رزقم سیاه شده است، مثل خار دره به آن صد حلزون چسبیده است.

 

* :فولاد

 

دِل مَپرس نونِش بُرایا گو چِلِک/ شُو بزَنُم دَر حوششُون تِکِّ تِک[30]

 

از دلش نپرس « نانش بریده شود» بگو چلک، شب آرام در خانه او را می زنم.

 

* شَمَل

 

سی مُ تِینا بیسَ هَم چِل هَم چَپَل / مُ اَ داغِش زَرد بیِیِسُّم چی شَمَل[31]

 

[او] تنها برای من دیوانه شده [آزارم می دهد]، از غصه اش چون       « شمل» زرد شده ام.

 

* شِمشِلِیق

 

دُو کَِنُم هَر چِی ب دُماش پِی / نَم گُووَ کَفکُو بیس اییان اَلِیق[32]

 

هر چه یکپایی بدنبالش می دوم، نمی گوید این [شیفته من] شل شده است.

 

* رِیتِ پِیت

 

چی کموتر باز آجات ورزِن دوشیت/ رُو اَدَر جَبیبِر[33] یَواش سی [34]

 

*  

 

قُشّم نِزیکَ ،  دیر/ عُرمِ مُ سَر رفت ، پِی چیکُو ناخِیر[35]

 

بدبختی من نزدیک، و روزی اندکم دور است، عمرم به شنیدن ناله [زنم] بسر رسید.

 

: چلو سفید

 

36

 

: کنایه از بی اعتنایی

 

او   ، مُ نونِ زُرَّت/ اُو خُوبِ مَردُم ، مُ زِشتِ ملّت[36]

 

او با بی اعتنایی پلو می خورد ، و من با نان زرت [باید بسازم]،او خوب مردم و من زشت ملت هستم.

 

* مُف مُف

 

چَقزَر مِلِقنُم، شو تا سَحَر تُف / تا کِی چی بَچُون، اُفتُم بِ 

 

چقدر شب تا صبح تف قورت بدهم، تا کی مانند بچگان بگریم.

 

38

 

* دَنگال

 

کَباب بیسِیم تَموم اَی اُورِ دَنگال[38]

 

همگی از این ابر پهناور کباب شدیم.

 

*)یک مراسمی بوده است برای طلب باران ، دعای باران عامیانه)

 

سُ چار پَل پو بُریدَ رَف / تُ دَمبَر کُلِّ شَر کُوردی اَبارُون[39]

 

سه چهار گیسو بریده مراسم سه خواهران را برای طلب باران اجرا کردند، [و گویی بدرخواست آنها] همه شهر را از باران ویران ساختی.

 

* تافال

 

تَموم کِپنیدیمُون اَی بارِ تافال[40]

 

[و در نتیجه] از این بار عظیم ما را از کار انداختی.

 

* چیچال

 

نَ شَرَ دَمبَری کُن سی دُ چیچال

 

نه آنکه بخاطر دو چیچال ، شهر را ویران ساز.

 

* گال: 

 

سِدا رَعد کِپ بییِس اَچَن زنَ [42]

 

رعد بسکه داد زده صدایش خفه شده، ساکت گشت.

 

* گَندال

 

اَلَرزَ رَنگِ کُل زَردَ چُ 

 

و مردم بس که لرزیده اند [از ترس] رنگ همه چون گنداب [زرد]شده است.

 

* مُرساق

 

بَس پِی گُلَّ اَلارِش دَرِ خُونِی مُرساق/ سینَ نَرم تَر اَ حَریر، دِل پَ چِتُور؟ سِنگِ چَمّاق[44]

 

[از سیمین تن او] که گویی گلوله های ابریشمین است، دَرِ خانه مرساق[ابریشم فروش]را بسته است، سینه اش نرمتر از حریر، پس دل چطور؟ [در صلابت] سنگ چخماق است.

 

: سیاه

 

زلف اُو :، رییِش بی بییَ گونَش چِ :لَکات[45]

 

زلفش چون آس[مشکی] است، رویش، بی بی؛ و گونه اش لکات را می ماند، حکمش از شاه، اگر رویش را ببینی مانند ماه با انگشت [او را به دیگران نشان می دهی].

 

* دَقِّ: 

 

سَد چِ شیرینُو زُلیخا بِ دَسِش دَقِّیَ[47]

 

صد امثال زلیخا و شیرین بر دستش همانند خالی می ماند.

 

*کنایه از اینطرف و آنطرف رفتن

 

رُوزِ شُو بَس مُ هِی کُنُم /عَوَزِ جُومَ لارمَ بین شِرِوِر[48]

 

بس که روز و شب این سوی و آنسوی می روم، بجای پیراهن، تنم پاره پاره گشته.

 

* تُوری

 

تَنتَ بینِش چِ مُرغُ بییِس لُوری/پُرِ لُووات اَتُو بییِس تُوری[49]

 

تنت را بنگر که چون مرغ لاری پری برآن نمانده [بدیگر سخن لباس بر تن نداری][و] لبهایت پر از تبخال شده است.

 

* شُو بین: شاهین

 

بیسمِ بِنگِشت، چِکُنُم بیسِ فَلَک / مِینِ هَر غَلَّ مُ تَپیدَ چَ بِندِرچینُم[50]

 

[از دست روزگار] گنجشکی شده ام، [اما] فلک [برای شکارم،چون] شاهین گشته، [یا] در هر کشتزار مانند بلدرچین پنهان می گردم.

 

* شَراق

 

وَرَقُم هُفتَ حَریفُم بِگُووم هَر دَم هَشت/مِلسِ  بِ دُراق اَرکِ گُروزُم سی رَشت[51]

 

[در بازی] ورقم هفت[برنده است، اما از بخت بد] حریفم هر دم    می گوید: «هشت» . مثل دارکوب را صداری «راق» اگر به «رشت» بگریزم، می ترسم گیلکان دبه کرده[آزارم دهند]

 

 : ......

 

 

 

 وار تَقدُو شَرَ زَمَ کُل مُ اَدَرد /  کُوردَ سییُم یَکتَ زِیر دُمبِشَ زَرد[52]

 

به سان«تقزنک» با تلاش بسیار همه شهر را از درد گشته ام، [حتی] دم جنبانک [نیز از بدبختی من] کاری ناروا اجام داده است.

 

* وِرِیسِی

 

قاز قِلِنگُم لِفِ هُت هُت خُشَ چَنَ مُشکِی کُورد/ باروَند کُوگِ مُ بَه بَه چِ وِرِیسِی کِ اُو وُورد.[53]

 

کُلنگ[مرغابی بزرگی است] من، مانند هد هد خودش را به اندازه موشی کرده، کبکم بچه دار شد، اما بچه ای کوچک [همسان] وریس آورد؛

 

* جُفنَ

 

گالَ پُشتِی مُ نَبیدُم کِ تَپِس جُفنَ رییُم/ دُوش اَمِین دِیمچَ دُهُو بَرَ فِرِسنیدِنَ سییُم[54]

 

سنگ پشتی نبودم که لگن چوبین رویم تپید، دیروز از میان دیمچه دو هوبره برایم فرستاده اند.

 

*: کفش

 

آسُمُونُم کُلَهَ، بیسَ زِمین سی مُ 

 

آسمان کلاه من است ، زمین برایم کفش شده است.

 

*:مرغ حق

 

اَر کِ مَم چی چَقِرُق دُونمَ گُشُم پِی حَق حَق/ بِخُوَرُم تیرِ تُفَنگچی بِزَ نُم دُ مِلَّق

 

اگر مانند مرغ حق به گفتن: حق حق ، دهنم را بگشایم ، تیر تفنگچی می خورم و ده معلق[پشتک] می زنم.

 

 

 

*توضیح:

 

1- در پاورقی در برخی موارد بجای بند های مسمط از لفظ«بیت» استفاده شده است.

 

 2- این کلمات از شعر شماره یک تا شعر شماره بیست تا صفحه 175 شمارش و جمع آوری شده است.

 

 

 

1.      : بالاپوش

 

2.      : الکی، به رنگ ابلق

 

3.      : سیاه، یک نوع بازی نیز می باشد

 

4.      : چلو سفید

 

5.      : دل خون، آبی که در اثر شستن ظرف خمیر باقی می ماند

 

6.       :آب ترنج ترش، آب یک نوع مرکبات به نام بالنگ که از پوستش مربا درست می کنند که زرد رنگ است.

 

7.      : کنایه از« ازکار افتاده»، برگ یا میوه که زرد شده وبوسیله باد از درخت افتاده

 

8.      بچه ها، توله ،جمع کلمه تیله به معنای شیء گرد، به معنای خورشید

 

9.      : بیخ ران

 

10.  : چشم نیمه کور، پلک زدن، حرکت پلک های چشم

 

11.  : کنایه از بی اعتنایی

 

12.  : کوچک

 

13.  :ماهیچه

 

14.  :عظیم

 

15.   : (بدون معنی)

 

16.  : انبار جای آرد

 

17.  : تب خال

 

18.  :دویدن، احتمالا ترات بوده به معنای تند رفتن و فرار کردن

 

19.  : چوبینه: «نوعی پرونده شبیه مرغابی، به آن کاروانک هم می گویند.»[56]

 

20.  : لب گشودن، اگر حرف (ج) و (ق) را بگویم

 

21.  :تکه های چوب

 

22.  :مرغ حق

 

23.  : کنایه از درگوشی

 

24.  :فولاد

 

25.   خلوت

 

26.  :نانی به اندازه یک چهارم نان معمولی

 

27.  : کنایه از حمله کردن

 

28.  : چنبره، گردنگیر کسی شدن

 

29.  :غده

 

30.   

 

31.  :پهناور

 

32.   

 

33.  :کنایه از بد رفتاری، بدقیافه

 

34.  :تلاش تحمیلی، خالی شدن درخت از میوه توسط انسان

 

35.  )یک مراسمی بوده است برای طلب باران ، دعای باران عامیانه)

 

36.  : کفش

 

37.  :دارکوب

 

38.  :یکپایی، با لیق دراز(پای بلند و دراز) راه رفتن،

 

39.  : احتمالا یک پارچه یا شیء زرد

 

40.   شاهین

 

41.  :شهاب

 

42.  :کنایه از «از پای درآوردن»

 

43.  کنایه از اینطرف و آنطرف رفتن

 

44.   

 

45.   فتق

 

46.   

 

47.  : بسادگی

 

48.  :گند آب

 

49.   

 

50.  : باشتاب، یک نوع حرکت حیوان

 

51.  : زوزه

 

52.  : ابریشم فروش

 

53.  :کنایه از گریه کردن

 

54.  :کنایه از عدم توان حرکت

 

55.  : همان شَراق

 

 پس از ملاحظاتی که در شعر مرحوم ملا محمدتقی ناهیدی صورت گرفت و کلمات فوق بعنوان کلماتی که کاربرد ندارد و یا کاربرد آنها رو به فراموشی می باشد گردآوری شدند و به نظر خوانندگان رسیدند. نکته ای که بایستی بدان اشاره نمود این است که این کلمات حاصل تلاش کار نگارنده در بیست شعر ابتدایی دیوان بوده و از طرف دیگر نمی توان گفت که تمامی کلماتی که کاربرد آن رو به کاهش بوده و یا اصلا کاربرد نداشته آورده شده است ولی می توان خاطر نشان کرد کلماتی را یافت که بیش از کلمات گردآوری شده فوق ، که کاربرد آنها از بین رفته است.  بهرطریق ما در این تحقیق نشان دادیم که این کلمات در اشعار ناهیدی بطور نمونه وجود داشتند و مرحوم ناهیدی با ثبت این کلمات مانع از امحاء این آثار و لغات کهن پارسی در گویش دزفولی شدند. همچنین در طی تحقیقات به این نکته رسیدم که برخی کلمات دزفولی معادل فارسی نداشته و در فرهنگ های لغت نمی توان نشانی از آنها جست و بی شک یاد آور قدمت کهن این گویش می باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1-الفهرست، ابن ندیم ، ترجمه محمد رضا تجدد ابن علی ابن زین العابدین مازندرانی، تهران، چ دوم، بی نا، 1346

 

2-مقالاتی درباره تاریخ جغرافیایی دزفول، امام سید محمد علی، باهتمام  حکمت فرمحمدحسین،دارالمومنین، دزفول،  1382،چ اول

 

3-کلیات ناهیدی دزفولی، امام سید محمدعلی و همکاران، دزفول، دارالمومنین، چ اول، 1377،

 

4-فرهنگ فارسی،معین محمد، جلد 3، امیرکبیر، تهران، چ هشتم، 1371

 

5-فرهنگ صبا، بهشتی محمد، صبا، تهران ، زمستان 70

 

 

 

 

1ـ الفهرست، ابن ندیم ، ترجمه محمد رضا تجدد ابن علی ابن زین العابدین مازندرانی، تهران، چ دوم، بی نا، 1346، ص 22 به نقل از(مقالاتی درباره تاریخ جغرافیایی دزفول، امام سید محمد علی، باهتمام  حکمت فرمحمدحسین، ص 246)

 

2ـ  مقالاتی درباره تاریخ جغرافیایی دزفول، امام سید محمد علی، باهتمام  حکمت فرمحمدحسین،دارالمومنین، دزفول، 1382،چ اول ص230

 

3ـ  برای اطلاع بیشتر در مورد گویش دزفولی به کتاب مقالاتی درباره تاریخ جغرافیایی دزفول مراجعه شود.

 

 4 کلیات ناهیدی دزفولی، امام سید محمدعلی و همکاران، دارالمومنین، چ اول، 1377، ص8 مقدمه

 

 

 

5  یادگار من تاریخ سیاسی اجتماعی دزفول، غفاری غفار، ج 2، افهام، دزفول، چ اول،1384 ، ص 58

 

6ـ  همان، ص 59 و 60

 

7ـ  کلیا ت ناهیدی دزفولی، امام سید محمدعلی و همکاران، دارالمومنین، چ اول، 1377، ص17، بیت 9

 

 8ـ‌ همان ، همان ص، بیت 14

 

9 ـ ‌همان، ص 18، بیت 20

 

10 ـ همان، ص 35 ، بیت 1

 

11ـ    همان ، بیت11

 

12 ـ همان، ص36، بیت 21

 

13 ـ همان، ص 43، بیت1

 

14ـ‌ـ  همان، بیت 2

 

15 ـ  همان، ص44، بیت4

 

16 ـ همان، بیت5

 

17‌ـ همان، بیت7

 

18ـ‌ همان، ص45، بیت13

 

19 ـ همان، بیت 14

 

20 ـ‌همان، ص 53، بیت 4

 

21 ـ‌ همان

 

22 ـ همان، ص54، بیت9

 

23 ـ‌ همان،ص56،بیت20

 

24 ـ همان، بیت23

 

25‌ـ همان، ص57، بیت27

 

26 ـ‌همان، ص 73، بیت1

 

27ـ‌   همان، ، بیت3

 

28 ـ‌همان، بیت5

 

29 ـ همان،بیت6

 

30ـ‌همان،ص75، بیت14

 

31 ـ‌همان، بیت 15

 

32 ـ‌همان،بیت16

 

33 ـ‌اسم بارگاهی در جاده شوش و دزفول  به نام جابر صغیر یا جابر انصاری

 

34 ـ‌همان، ص 86، شماره 8

 

35 ـ‌همان، ص 88، بیت7

 

36 ـ‌ همان، بیت 10

 

37 ـ‌ همان، بیت 11

 

38 ـ‌همان، ص102، بیت 1

 

39 ـ‌ همان، بیت2

 

40ـ‌ همان، بیت6

 

41ـ‌ همان،ص103، بیت11

 

42 ـ‌همان، بیت 12

 

43ـ همان، ص 105، بیت 22

 

44ـ همان، ص114، بیت4

 

45ـ   یکی از چهار صورت ورقهای بازی آس است که برآن صورت زنی منقوش است(نظیر بی بی در بازیهای دیگر) (فرهنگ معین، جلد 3، ص 3614)

 

46ـ همان،بیت5

 

47ـ‌ همان، ص 115، بیت 8

 

48 ـ‌ همان،ص139،بیت5

 

49 ـ‌ همان، ص 141، بیت17

 

50 ـ همان، ص 170، بیت6

 

51 ـ‌همان، ص171، بیت 7

 

52ـ همان،بیت 8

 

53 ـ‌همان، بیت 9

 

54 ـ‌همان،ص174، بیت12

 

55 ـ‌همان، ص 175، بیت 14

 

56 ـ‌ فرهنگ صبا، بهشتی محمد، زمستان 70، صبا، تهران، ص 369

 

 

یک شنبه 30 شهريور 1393برچسب:دزفول , فیلترینگ, :: 14:55 :: نويسنده : dezfuli

معاون اول قوه قضاییه با ارسال نامه‌ای به وزیر ارتباطات از او خواست که ظرف حداکثر یک ماه نسبت به فرآهم آوری زمینه و بستر فنی مورد نیاز مسدودسازی و کنترل اطلاعاتی موثر شبکه های اجتماعی نظیر وآتس آپ(Whats app)، وایبر(Viber) و تانگو(Tango) اقدام کند، در غیر این صورت قوه قضائیه نسبت به این امر اقدام خواهد کرد.

 

به گزارش گروه رسانه روناش ، متن نامه حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژه‌ای به وزیر ارتباطات به شرح زیر است:

 

جناب آقای دکتر واعظی

 

وزیر محترم ارتباطات و فناوری اطلاعات

 

سلام علیکم

 

نظر به انتشار گسترده محتوای مجرمانه و ارتکاب انواع جرائم علیه عفت و اخلاق اسلامی و امنیت عمومی و … بالاخص انتشار وسیع مطالب مهم علیه بنیانگذار انقلاب اسلامی علیه حضرت امام خمینی (ره) در هفته های اخیر از طریق برخی شبکه های اجتماعی نظیر واتس آپ، وایبر و تانگو که بعضا توسط دولت های معاند نظام جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور مدیریت فنی و محتوایی می شود و با عنابت به این که علی رقم استمهال سه ماهه جنابعالی و همکاران محترم مبنی بر اعلام آمادگی در خصوص فرآهم آوری امکان مسدود سازی و پالایش هوشمند محتوای مجرمانه در شبکه های موصوف و ارائه شبکه های اجتماعی داخلی هم سطح با شبکه های مذکور، مع الاسف تا کنون اقدام موثری به عمل نیامده است.

 

لذا در اجرای دستور ریاست محترم قوه قضائیه حضرت آیت الله آملی ظرف مدت حداکثر یک ماه نسبت به فرآهم آوری زمینه و بستر فنی مورد نیاز مسدودسازی و کنترل اطلاعاتی موثر شبکه های یاد شده اقدام عاجل صورت پذیرد، در غیر این صورت قوه قضائیه در راستای وظایف ذاتی خود نسبت به مسدودسازی شبکه های اجتماعی دارای محتوای مجرمانه اقدام مقتضی به عمل آورده و با متخلفین از دستورات قضایی در هر رده ای طبق قانون برخورد خواهد نمو

 

 

سارقان مسلح که عصر دیروز به یک طلافروشی در دزفول دستبرد زده ، امروز و در کمتر از ۲۴ ساعت در خرم آباد به دام مامورین خدوم ناجا افتاده و در حال انتقال به دزفول می باشند .

 

اخبار تکمیلی همراه با جزئیات عملیات دستگیری متعاقبا اعلام می گردد …

 

امان از دست غیر بومی ها...

 

 

سرقت مسلحانه یک طلافروشی در دزفول 

 

بنابر گفته شاهدان عینی ، حدود ساعت ۱۷ امروز شنبه ، یک دستگاه خودروی پژو ۴۰۵ با ۴ سرنشین مسلح ، به یک مغازه طلافروشی در خیابان شریعتی حمله کرده و نخست اقدام به تیراندازی هوایی نموده و سپس با شلیک به ویترین این طلافروشی ، عملیات سرقت را انجام داده که خوشبختانه این اقدام تلفاتی جانی را در بر نداشته است .

 

خبرنگار  در حال تلاش برای کسب اطلاعات بیشتر از ناجا و یا مراجع قضایی بوده ، که در صورت حصول اطلاعات جدید ، متعاقبا اعلام خواهد شد .

 

 

شنبه 29 شهريور 1393برچسب:دزفول , حادثه در علی کله, :: 22:17 :: نويسنده : dezfuli

پیام تسلیت مـعاون استـانـدار و فرمـانـدار ویـژه دزفـول بمناسبت ضایعه دلخراش مرگ سه عضو یک خانواده در رود دز

 

در پی ضایعه دلخراش مرگ سه عضو یک خانواده اهوازی در رود دز بر اثر وقوع حادثه برای یک دستگاه قایق تفریحی که شامگاه پنج شنبه اتفاق افتاد ، “حبیب الله آصفی” معاون استاندار و فرماندار ویژه دزفول پیام تسلیتی صادر ، که یک نسخه از آن در اختیار پایگاه خبری «روناش» قرار گرفته ، که متن آن به شرح زیر می باشد :

 

بسمه تعالی

 

انا لله و انا الیه راجعون

 

حادثه دلخراش مرگ سه عضو خانواده محترم نواصر که بر اثر حادثه ای تلخ در تفریحگاه ساحلی علی کله دزفول اتفاق افتاد ، موجی از غم و اندوه را در جانمان نشاند .

 

انسان های پاک و معصوم که فارغ از قید و بند زندگی ، مظلومانه و غریبانه به دیار حق شتافتند ، تا داغ هجرانشان سینه های رنجور و شکسته ما را به درد آورد .

 

اینجانب ضمن عرض تسلیت به مردم شریف شهرستان اهواز ، این ضایعه جانگداز را به بازماندگان و عموم بستگانشان تسلیت عرض نموده ، و از خداوند منان علو درجات را برای آن سفر کردگان ، و صبر و شکیبایی را برای بازماندگان آرزومندیم .

 

.

توضیح حادثه:

در نخستین ساعات روز جمعه خبری بر روی خروجی رسانه های استانی قرار گرفت که با توجه به آن خانواده ای اهوازی ساعت ۲۲ و ۵۰ دقیقه پنج شنبه شب در حین قایق سواری در تفریحگاه ساحلی علی کله دزفول دچار سانحه شده ، که متاسفانه سه نفر از هموطنانمان به نحو تلخ و دلخراشی جان باختند .

 تعداد اعضای خانواده ۴ نفر بوده که بدینوسیله اصلاح می گردد . علت حادثه هم واژگونی قایق نبوده و طبق شنیده ها با شکسته شدن فرمان ، این وسیله به صخره ای برخورد و اعضای خانواده به درون آب پرتاب شده که البته صحت این ادعا در دست بررسی می باشد .

 

با توجه به اعلام شهرداری دزفول ، ساعت کار قایق های تفریحی تا ساعت ۲۰ بوده و پوشیدن جلیقه نجات نیز برای کلیه سرنشینان الزامی می باشد که این دو اصل به هر دلیلی در این حادثه دردناک نادیده گرفته شده است . اخبار اولیه حکایت از متواری شدن راننده قایق داشت ، که در جدیدترین شنیده ها نیز مطالبی ضد و نقیض مبنی بر معرفی یا عدم معرفی وی به گوش می رسد .

 

تلاش برای یافتن اجساد مغروقین با کاهش دبی آب رودخانه و با تلاش های اکیب های امدادی و همچنین پیوستن یک کادر مجرب غواصی از آبادان آغاز ، و امروز و در دو مقطع زمانی ، جسد پدر ۳۵ ساله بنام “حسن نواصر” و دختر بچه ی ۶ ساله ی وی از آب بیرون کشیده شده ، و تلاش برای یافتن جنازه دختر بچه ی سه ساله نیز همچنان ادامه دارد .

 

گفتنی است که اجساد مکشوفه توسط آمبولانس به سردخانه شهید آباد منتقل شده است .

 

.

 

 

شنبه 29 شهريور 1393برچسب:دزفول , پارک دووه دزفول, :: 19:27 :: نويسنده : dezfuli

 

 

پارک ساحلی دووه دزفول فرصت همنشینی با زلال آبی رود دز را در فضایی سبز و دلنشین ایجاد می کند . این پارک زیبا در ساحل شرقی رود دز و بین امام زاده رودبند و پل جدید دزفول و در کنار بافت تاریخی دزفول واقع شده است. این پارک دارای پارکینگ اختصاصی با ظرفیت بیش از 400 خودرو ، فضای سبز ، محل های نشیمن ویژه خانواده ها و … می باشد. همچنین در کنار این پارک زیبا، موزه آب دزفول و کافی شاپ ساحی واقع شده و منظره ی کت های دزفول در ساحل غربی رود دز ، منظره ی دلنشینی را ایجاد کرده است. در انتهای این پارک زیبا رستوران ساحلی با آلاچیق های سنتی احداث شده که خاطره ی لحظه هایی زیبا در ساحل دز را ماندگار می کند. شمال استان خوزستان دیدنی های زیادی دارد که پارک های ساحلی دزفول جزو جذاب  ترین دیونی های آن هستند.

 

 

 

 

شنبه 29 شهريور 1393برچسب:دزفول , پارک رعنا دزفول, :: 19:24 :: نويسنده : dezfuli

دزفول به خاطر داشتن پارک ها و تفریحگاه های ساحلی متعدد و متنوع در کنار رود به شهر پارک های ساحلی معروف شده است. پارک ساحلی رعنا دزفول نیز در وسط این شهر یکی از تفریحگاه های زیبا و دلنشین دزفول می باشد که طرفداران زیادی دارد.

 

پارک ساحلی رعنا در غرب رودخانه دز قرار دارد.در راستای تقویت هویت بومی این پارک ورودی های آن با الگوگیری از معماری دزفول با طاق های آجری و قوس های سنتی ساخته شده اند. به عبارتی با ساخت ورودی هایی با طاق آجری و نمایی سنتی در پارک ساحل غربی رود دز با نام رعنا، سعی بر آن بوده تا  این پارک دزفول هویتی بومی به خود بگیرد.

 

این پارک در سال 1389 به بهره برداری رسید. به خاطر شرایط خاص پارک رعنا، می توان از آن به عنوان یکی از دیدنی ترین محل های شمال استان خوزستان نام برد که می تواند برای گردشگرانی که از سراسر ایران به بازدید از خوزستان می آیند جذاب و خاطره انگیز باشد.

 

 

 

  

شهر دزفول ظرفیت های بسیاری برای مطرح شدن در سطح کشور دارد از همین رو یکی از برنامه هایی که چند سالی هست در موردش تلاش کردیم، معرفی ظرفیت های ملی دزفول در سطح کشور است.

دزفول فقط یک شهر برای مردم دزفول نیست، بخش مهمی از ارزش های ایرانی است که باید همه ی مردم ایران به اون افتخار کنن.

یکی از اقدامات مهمی که پیگیرش شدیم این بود که بتونیم با مراکز مهم کشوری ارتباط برقرار کنیم و از ظرفیت اونها برای معرفی و مطرح کردن دزفول استفاده کنیم.

اخیرا بعد از پیگیری های زیاد موفق شدیم با معاونت فرهنگی محترم متروی تهران ارتباط برقرار کرده و بخشی از دیدنی های دزفول رو بهشون معرفی کنیم که در کنار سایر دیدنی های کشور معرفی کنن.

به تازگی خبر رسیده که عکس هایی از دزفول در نمایشگرهای متروی تهران به نمایش دراومده که مایه ی خرسندی هست. به امید مطرح شدن دزفول در سایر مراکز مهم و رسانه های کشور.

 

 

هر شهروند دزفولی بارها در طول عمر خود به این سوال پاسخ داده که قدمت دزفول چند سال است ، معمولا این پاسخ ها بر اساس شنیده هاست و همین امر سبب شده هر یک متفاوت به این پرسش، جواب دهند. اما اهمیت موضوع سبب شد برای پاسخی درست و مستند تحقیقات بیشتری در این خصوص صورت گیرد و به صورت مستدل و قابل استناد به آن پاسخ گفته شود.

طیق کاوش های باستان شناسان موسسه شرق شناسی دانشگاه شیکاگو در منطقه، شهرستان دزفول تمدنی کهن و پیش از تاریخ را در دل خود جای داده است. ابتدای سکونت انسان‌ها در این شهرستان از تپه‌های چغابنوت آغاز می‌شود.  باستان‌شناسان این دانشگاه  در سه دوره ی حفاری پیش از انقلاب در این منطقه، دریافتند که قدمت تپه های چغابنوت که با شماره 3232 در فهرست آثار ارزشمند ملی ایران نیز به ثبت رسیده، به ميانه هزاره هشتم پیش از میلاد (نزدیک به ده ‌هزار سال)  می‌رسد و نشان دهنده آغاز زندگی گروهی قبل از اختراع سفال در شهرستان دزفول است.

این سابقه نشان می دهد که منطقه ی چغابنوت قدیمی ترین منطقه ی زیستی گروهی انسان ها در استان خوزستان است. تپه‌های باستانی چغابنوت دربرگیرنده فازهای نوسنگی پیش از سفال و سفال‌دار اولیه‌ است. پس از آن زندگی در شهرستان دزفول در دوره‌ عتيق در حوزه‌ دشت شوشان شرقي در تپه‌هاي چغاميش جریان می یابد. این تپه ها گنجینه‌ کاملی از دوران‌های مختلف باستانی است. در این تپه‌ها، با عبور از دوره‌ سفال اولیه، آثار مهمی سفال پخته شده ای کشف شده است.

با وجود قدمت و اهمیت جهانی سابقه ی باستان شناسی دزفول که حتی در سایت های جهانی نیز بین سال های 3500 تا 4500 پیش از میلاد برای خود جایگاهی دارد، نکته جالب توجه این است که آثار با ارزش کشف شده از شهرستان، در موزه های مختلف به صورت پراکنده و بدون ذکر نامی از دزفول نگهداری می شوند. در بازدید از موزه ی ایران باستان تهران مشخص شد دو اثر از تپه های چغامیش دزفول به قدمت بیش از 6000 سال قرار دارد که در گوشه ای از این موزه قرار گرفته و در کنار آنها تنها به ذکر نام چغامیش اکتفا شده و راهنمای این موزه نسبت به سابقه ی باستانی دزفول اظهار بی اطلاعی نمود.

 

از دیگر آثار مهم‌ باستانی دزفول می‌توان به اولین لوح خشتی یافت شده ی ایران در چغامیش اشاره نمود که نشان‌دهنده آغاز خط و نوشتن در این منطقه است و از آن به عنوان اولین مرکز خط و کتاب ایران یاد می‌شود. اثر مهم دیگر کشف شده،  صحنه  همنوازی با سازهای موسیقی است که قدمت آن به بیش از 5000 سال می‌رسد و از آن به عنوان اولین لوح موسیقی در تاریخ موسیقی جهان یاد می‌شود. همچنین مهری گلی در این منطقه یافت شده که تصویر قایقی بزرگ بر روی آن حک گریده و از آن به عنوان قدیمی ترین سند دریانوردی ایرانیان یاد می شود.

آثار مهم بسیار دیگری مربوط به هزاره چهارم و پنجم پیش از میلاد تا دوره هخامنشی نیز در چغامیش توسط باستان‌شناس مشهوری نظیر خانم هلن کانتر، پروفسور دلوگاز و پروفسور علی‌زاده از اساتید برجسته باستان‌شناسی دانشگاه شیکاگو کشف شده است که هر یک نشان دهنده ی تمدنی غنی در این منطقه است.

با این همه سابقه باستانی و اشیای متنوعی که از تپه‌های باستانی دزفول تاکنون کشف شده، متاسفانه به دلیل نبود جایگاه مناسبی برای نگه‌داری از این گونه آثار، در انبارهای موزه‌های مختلف کشور و بعضا در موزه دانشگاه شیکاگو نگه‌داری می‌شوند و همین موضوع سبب شده تا معرفی درستی از سابقه باستان‌شناسی شهرستان دزفول وجود نداشته باشد. نبود اطلاع رسانی صحیح و پراکندگی آثار سبب شده که با وجود چند جلد مطالعات باستان شناسی در خصوص دزفول در سایت دانشگاه شیکاگو، فرصت آشنایی درست با سابقه باستانی و تمدن این شهرستان از محققان و علاقه‌مندان گرفته شود.

با وجود ارزش های ذکر شده، وجود رشته باستان‌شناسی در دانشگاه آزاد دزفول و ارزش‌های ملی و جهانی تپه‌های باستانی متعدد دزفول، ضرورت احداث موزه باستان‌شناسی در این شهرستان به خوبی احساس می‌شود. راه اندازی موزه ی باستان شناسی و تاریخ دزفول علاوه بر ایجاد مکانی مناسب و امن برای نگه‌داری  و ساماندهی صحیح آثار، فرصت تحقیق در خصوص قدمت و ارزش‌های علمی و باستانی منطقه و زمینه‌ای برای ادامه کاوش‌ها در تپه‌ها را فراهم می آورد. راه اندازی موزه ضمن رونق بیشتر صنعت گردشگری دزفول، زمینه ای برای استفاده از زیبایی های آثار اصیل و ارزشمند سفالی را به عنوان نماد و یا سوغات دزفول فراهم می آورد تا هنرمندان به تولید و عرضه ی این آثار بپردازند.

در دنیای کنونی با توجه به رشد فزاینده ی صنعت گردشگری ، یکی از جذابیت هایی که هر شهری می تواند داشته باشد وجود موزه های متنوع در آن است. بسیاری از کشورها نظیر فرانسه، چین و انگلیس در این خصوص بسیار فعال بود و خصوصا چین در سال های اخیر برنامه ریزی های زیادی صورت داده است. احداث چند هزار موزه ی جدید در این کشور نشان دهنده اهمیت وجود موزه ها در صنعت گردشگری است. حال دزفول با داشتن چنین سابقه ی کهن و با ارزشی نیازمند احداث موزه ی باستان شناسی است تا گردشگران در بازدید از این شهر با سابقه ی ده هزار سال تمدن این شهرستان آشنا شوند.همچنین این موزه فرصتی برای مردم و هنرمندان فرهنگ دوست دزفول است تا بیش از گذشته به داشته های خود افتخار نمایند.

از همین روست که شهرداری دزفول اخیرا نامه نگاری هایی جهت احداث موزه با سازمان ها و نهادهای مرتبط صورت داده است تا محل مناسبی برای نگه‌داری اشیای کشف شده از تپه‌ها و محوطه‌های باستانی شهرستان دزفول ایجاد شود. این موضوع علاوه بر جنبه های گردشگری، سبب خواهد شد ضمن معرفی بهتر دزفول ، جای خالی آن در کتاب‌ها و مقاله‌های ارایه شد پر شده و از این فرصت ملی و جهانی به نحوه شایسته تری بهره برداری شود.

 

 

شنبه 29 شهريور 1393برچسب:دزفول , دز, :: 19:10 :: نويسنده : dezfuli

 

رودخانه دز زیبا است اما دربعضی ازجای جای آن مثل منطقه علی کله ورعنا ، فقط دود و دم و «کرکر» قلیان خودنمایی می‌کند.

 

به گزارش خبرنگار روناش ، با فصل تابستان و گرم شدن هوا، ساحل دز مملو از افرادغیربومی می‌شود که خود را برای استفاده از این نعمت خدادادی به رودخانه می‌رسانند.

 

هنوز طرح رودخانه دز شروع نشده است، اما مسافران در هر تعطیلی خود را به ساحل دز می‌رسانند. مهم نیست طرحی که مسئولان شهرستان نامش را سالم‌سازی رودخانه گذاشته باشند، برایش ستاد و عنوان و مسئولیت درست کرده باشند، آغاز شده باشد یا نه…

 

رودخانه دز است و مردم خود را با هر وسیله‌ای به ساحل می‌رسانند…، اینکه رودخانه را فقط به تابستان و یک ماه از بهار « از خرداد تا پایان تابستان » محدود کنیم درست است یا خیر قضاوتش با ما نیست، اما بعض ها خیلی وقت است که دیگر فقط تابستان و برای شنا به رودخانه نمی‌آیند، برای فرار از مشکلات ریز و درشت زندگی، برای دورهم نشستن و گل‌گشت ظهرگانه بهاری و یا برای قلیان کشیدن …

 

الان رودخانه دز گوشه مکانی تفریحی است برای خیلی ها، برای فرار از کار و خستگی، برای قلیان کشیدن، برای دورهم‌نشینی دوستانه، مهم نیست مکانی را که مسئولان آن را طرح سالم‌سازی رودخانه می‌دانند، علم کرده باشند یا نه…، و باز هم مهم نیست که رود دز در دزفول برای مردمش با جذب گردشگر اقتصادی است یا نه…

 

اینجا رودخانه دز است در یک ‌روزتعطیلی، ساحلی که مملو از مسافرانی است که می‌توان از پلاک خودروهای آنها فهمید که فقط دزفولی نیستند، از هر کجای این دیار پهناور آمده‌اند.

 

تنها چیزی که با ورود به ساحل دز بیش از بقیه خودنمایی می‌کند قلیان دربین جوان،نوجوان وبزرگترهاست.

 

خودنمایی بسیاری از دست‌فروشان هر چند نمی‌تواند شکوه و زیبایی ساحل زیبای دزرا بگیرد ولی باید به مسئولان اطلاع‌رسانی کرد که فقط نمی‌توان با تابلویی درساحل و به دنبال آن فراهم کردن امکانات قلیان‌کشیدن از مسافران رودخانه دز میزبانی کرد.

 

از سال‌های گذشته که رسانه‌ها ، نبود متولی برای رودخانه را بیان می‌کردند تمام مسئولان فقط با خوش و بش دز سعی می‌کردند این نوید را به مردم دزفول و مسافران رودخانه بدهند که خبری خوش در راه است، رودخانه صاحب پیدا کرده است.

 

اینها گفته مسئولانی است که از این پس ادعا دارندرودخانه صاحب متولی است و باید زیرساخت‌های آن فراهم شود.

 

به گفته یکی از مسافران که از استان اصفهان به رودخانه دزآمده است، رود زیبا، بی‌کران است و جزر، مد و سکوتی که فقط با کوبیدن آب به ساحل شکسته می‌شود زیبا است اما در این منطقه علی کله دود و دم قلیان و صدای «کُرکُر» دمیدن در قلیان سکوت را می‌شکند که دیگر زن و مرد و دختر و پسر ندارد در هر شرایط سنی در قلیان می‌دمند، آخر دیگر قلیان به عنوان یک وسیله تفریحی مدرن شده است…

 

 

 

ماجرای کمبود فرهنگی یک زن بختیاری در جشنواره فیلم فجر

 

 

 

عکس های منتشره از« افتتاحیه سی و دومین جشنواره فیلم فجر» در یک خبرگزاری پربیننده، یک تصویر نگران کننده، بناگاه توجه مـرا به خود جلب می کند، برای لحظاتی فکر می کنم که چشمانم درست نمی بیند! ، دقت بیشتری به خرج می دهم تا  بلکه مطمئن شوم!

 

اما متاسفانه موضوع حقیقت دارد و آن بی احترامی است که به «لباس غیور مردان بختیاری» در این مراسم ملی توسط «یک هنرپیشه زن» صورت می گیرد.

 

با کمال تعجب، این هنرپیشه زن جوان به نام مینا ساداتی در یک «اقدام غیر اخلاقی و غیر ارزشی» لباس چوقای بختیاری که نما غیرت مردان بختیاری را برتن می کند و در این مراسم حضور می یابد.

 

این موضوع از چند زاویه قابل تامل و بررسی است:

 

۱- بختیاری ها مردمانی صددرصد شیعه هستند که قرن های متوالی افتخارشان این است که شیعه امیرالمومنین(ع) و ائمه اطهار(ع) بوده و هستند و  یک مرور اجمالی در فرهنگ آنان نشان می دهد که همواره مردمانی «دین باور» و دارای «رسومات پایدار و ارزشی» بوده اند.

 

۲- در فرهنگ بختیاری «چوقـا» لباسی است که به همراه «شلوار دبیت و کلاه نمدی» توسط مردان پوشیده می شود و پوشیدن چوقا توسط زنان، نوعی «تمسخر و بی احترامی» محسوب می شود، چرا که شیر زنان بختیاری نیز دارای لباس محلی و پوشش بسیار زیبای مخصوص به خود هستند.

 

۳- «غیرت»، «شجاعت» و «سلحشوری» از بارزترین خصوصیات مردمان بختیاری است که رشادت ها و ایستادگی های سردارانی همچون «شهید علی مردان بختیاری» در مقابله با طاغوت رضاخانی و همچنین تقدیم چند هزار شهید گلگون کفن در «جنگ ۸ساله» بخوبی گویای این مطلب است.

 

۴- بر مبنای آنچه گفته شد، امروزه کارکرد لباس چوقای بختیاری نه تنها فراتر از یک لباس محلی، بلکه بعنوان «نماد غیرت و سلحشوری» مردان رشید بختیاری است که سالیان متوالی در کنار برادران کرد، ترک، عرب ، بلوچ، ترکمن و … خود از کیان اسلام و ایران و انقلاب به خوبی دفاع کرده اند.

 

۵- حاضر شدن این هنرپیشه زن جوان با «چوقــا» بر روی فرش قرمز جشنواره اقدامی توهین آمیز و غیرقابل  قبول است، ممکن است عده ای بگویند که او می خواسته به ترویج فرهنگ بختیاری کمک کند(!) که در پاسخ باید گفت: کسی که عنوان «هنرمند و هنرپیشه» را یدک می کشد نباید بدون اطلاع از فرهنگ و رسومات بختیاری دست به چنین اقدامی بزند و اگر ایشان واقعاً بدنبال ترویج این فرهنگ بوده پس چرا لباس زیبای زنان بختیاری را به تن نکرده است؟

 

۶- حساسیت نگارنده بر روی این موضوع نه فقط به خاطر پاسداری از فرهنگ کهن بختیاری، بلکه جلوگیری از تخریب میراث معنوی و داشته های فرهنگی این مرز و بوم است که متاسفانه و در عین ناباوری، از سوی اهالی فرهنگ و هنر! مورد بی مهری و بی توجهی قرار می گیرد و لذا بجاست همه کسانی که دل در گرو این ارزش ها و باورها دارند، هرکدام از نگاه خود و با زبان و ابزار خود در مقابل این اقدامات موضع گیری کنند.

 

 

 

 

نمازجمعه دزفول

 

امام جمعه دزفول:

 

نظام با قدرت تمام با مخلان امنیت مردم برخورد می کند

 

به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله دزفول ، “حجت الاسلام والمسلمین قاضی دزفولی ” در خطبه دوم نماز جمعه با ارائه تحلیلی جامع در خصوص وقایع اخیر شهرستان که شرینی حضور حماسی مردم در راهپیمایی شکوهمند ۲۲بهمن را به کام همه تلخ نمود ،اظهار داشت :انقلاب اسلامی ایران برخاسته از قلب ها ،اراده و رای مردم است و این مردم هستند که در ۳۲ انتخابات گذشته با اراده ی حداکثری سرنوشت و مجری پیشرفت نظام را ریل گزاری کردند.

 

ایشان افزود: حضرت امام خمینی(ره) با این انقلاب آزادی و انقلاب را به مردم هدیه کرد که استمرار این ارمغان ها بدون شک مرهون ایثارگری شهدا و جانبازان بوده که شکست های پی در پی دشمن را نتیجه داده است .

 

امام جمعه دزفول تصریح کرد: بدون شک تفرقه افکنی بین مردم و اقوام ایرانی یکی از پروژه های اصلی دشمن است . دزفولی ها از گذشته های دور به مهمان نوازی شهره اند و سالهای است متمادی است که اقوام لر،بختیاری،عرب و حتی اکراد در مراوده با مردم دزفول و حتی سکونت دائمی در این شهر بدون هیچ مشکلی زندگی کرده اند .

 

ایشان تصریح کرد: این وحدت به آسانی به دست نیامده و دشمن همین آن را نشانه رفته است لذا هرکس باسخن و فعل خود خدشه ای به این وحدت وارد کند اگر از روی جهل باشد که باید او را موعظه کرد و اگر از روی تعمد باشد ،آب به آسیاب دشمن ریخته است.

 

“رئیس شورای فرهنگ عمومی دزفول” اضافه نمود: همه با هم برادریم و هیچ قومی و قبیله ای در اسلام بر دیگری برتری ندارد .هیچ کس نباید با نظامی که استقلال وعزتش به برکت خون شهداست طلبکارانه برخورد کند .

 

ایشان با مروری بر تاکیدات امام و رهبری برتوجه دولت ها به مناطق محروم و روستایی و اقدامات فراوان صورت گرفته جهت رفع مشکلات این مناطق گفت :علیرغم تلاش های صورت گرفته ممکن است مشکلاتی وجود داشته باشد لکن روند کار اقتضای پیگیری آن از طریق مجاری معمول و قانونی را دارد .

 

“خطیب جمعه دزفول” با محکوم نمودن اهانت صورت گرفته به قوم بختیاری در سریال سرزمین کهن افزود : بدون شک ما اهانت به هیچ قومی را نمی پذیریم لکن نباید یک اشتباه که از آن عذرخواهی رسمی شده و از طریق مراجع رسمی وقانونی در حال پیگیری است تبدیل به غائله ای شود تا دشمن روی آن موج سواری کند.

 

ایشان با محکوم نمودن هرگونه آشوبگری ،تخریب اموال شخصی و عمومی و اغتشاش افزود:بدون شک نظام با قدرت تمام با مخلان امنیت مردم و جامعه بدون هیچ گونه مسامحه ای برخورد می کند . اینکه یک نفر باتحریک دشمن وسط خیابان علیه نظام شعار دهد و بعد خود را بختیاری بنامد،قابل پذیرش نیست.

 

امام جمعه دزفول با ابراز ناراحتی و انزجار بختیاری های غیور از اینگونه حرکات ها که بدون شک با تحریک دشمن صورت گرفته گفت:قوم غیرتمند بختیاری پیشینه ای درخشان در دفاع از اسلام و کشور دارد و بدون شک اجازه نخواهند داد این سابقه با سوء استفاده برخی افراد سود جو ،بازیچه دشمن شود .

 

“قاضی دزفولی” باتاکید بر شکست چندباره دشمن در این قضیه همچون گذشته ،از همه نیروهای امنیتی؛قضایی؛بسیجی و بویژه شورای تامین شهرستان که بامجاهدات های شبانه روزی در خاموش کردن این فتنه تلاش کردند قدرانی نموده و از همه مردم مومن و نمازگزاران عزیز که در این ماجرا دچار لطمه شدند عذرخواهی کرد.

 

“حجت الاسلام والسملین قاضی دزفولی” در پایان زبان نظام دانستن صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران” گفت : ما هم ممکن است براین سازمان نقدهای داشته باشیم لکن به نکته باید توجه داشت که انتقادها نباید به گونه ای باشد که این سازمان تضعیف شود چرا این رسانه باید یک تنه در مقابل غول رسانه ای غرب بایستد همانگونه در فتنه ۸۸ به خوبی انجام وظیفه کرد .

 

 

شنبه 29 شهريور 1393برچسب:دزفول , پاپی زاده, :: 13:9 :: نويسنده : dezfuli

 

دزفول : اگر از گذرهای اصلی شهر عبور کرده باشید،بیلبوردهای بزرگ تقدیر از نماینده شهر جهت پی گیری راه اندازی بیمارستان تامین اجتماعی در دزفول را مشاهده می کنید ، حرکتی که قرار بود با تصمیم مسئولان شهر دیگر تکرار نشود ، اگر هر مسئولی با هر کاری شهر را بیلبورد باران کند که باید آسمان و زمین و دیوارهای شهر مملو از بیلبورد باشد.

 

این چه سنت غلطی است که تا کوچکترین حرکتی شد اینهمه جنجال تبلیغاتی صورت می گیرد ؟ مگر قرار است که مسئولان دست روی دست بگذارند و هیچ کاری نکنند بلاخره پُست گرفته اند که کار کنید دیگر برای هر کاری قرار نیست اینهمه خودتان را تحویل بگیرید این کارها حداقل خدمتی است که باید انجام پذیرد .

 

عملکردها وتلاش ها باید گفته شود در این مناقشه ای نیست ، اشکال ندارد سالی یکبار نیز مصاحبه کنید ،  تلاشهای یکساله خود را اطلاع رسانی کنید، اصلاً نشریه بزنید ، ماهانه یا هفتگی توزیع کنید و مردم را از تلاشتان باخبر نمایید ، نه اینکه با هر کار(کوچک وبزرگ) بنرها را برافراشته نمایید که ” آهای ایها الناس آقای … کار کرد ، البته ممکن است بگویند این اقدامات از سوی شخص مسئول انجام نشده است و زیر تابلوها امضای فلان شرکت و فلان گروه است ، اما شفاف بگوییم که این حرف ها برای آگاهان و مردم عزیز قابل قبول نیست به قول معروف این حنا دیگر رنگی ندارد.

 

به قول شیخ رئیس جمهورمان ،به والله ، به بالله، به تالله برخی از اینکارها نیاز به اینهمه تبلیغات و تقدیر ندارد. مثلاٌ بیمارستان تامین اجتماعی سالهاست که دارد پی گیری می شود و گره اش در خود دستگاههای اداری بود ، بله پی گیری نماینده مجلس بی تاثیر نیست ولی واقعاً اگر قرارباشد این رایزنی ها نیز صورت نگیرد پس قرار است صندلی سبز نشینان مجلس به چه کار آید؟!

 

آقایان مسئول ! نباید به گونه ای باشد که مردم احساس کنند دارید بر سر آنها منت می گذارید! که اگر اینگونه باشد یقیناً به خطا رفته اید.

 

در پایان نامه سال گذشته (تیرماه ۱۳۹۲)رئیس شورای فرهنگ عمومی و امام جمعه محترم دزفول را که خطاب به فرماندار وقت نوشت رایادآوری می نمایم :

 

“مقتضی است به کلیه ادارات ، نهادها ،دستگاه های دولتی ،مدیران ،شهرداری و مؤسسات تبلیغی بخشنامه شود، از تبلیغ و نصب تصویر اشخاص در تابلوها و بیلبوردها، بجز تصویر و آثار شهداء، ایثارگران ،جانبازان و نخبگان علمی ،فرهنگی و ورزشی، جلوگیری به عمل آید. تا فرهنگ خدمت ،ایثار ،جهاد ،شهادت ،علم ،فضیلت و سجایای اخلاقی در جامعه نشر پیدا کند و از فرهنگ تظاهر ،ریا و تملق پرهیز گردد.”

 

سئوال قابل طرح این است که متاسفانه برخی از تصمیمات و دستورات در دزفول و یا شاید هم در کشور روزانه است و تاریخ مصرف کوتاه دارد و بعد از گذشت مدتی به فراموشی سپرده می شود و کسی دنبال پی گیری و اجرا نیست.

 

رضا مقدم

 

 

یک شنبه 23 شهريور 1393برچسب:دزفول, مکان های دیدنی دزفول, :: 18:12 :: نويسنده : dezfuli

’ و در اصطلاح محلی دزفیل و دزپیل که مُعرب آن دسفول ( دسفیل ) است از گذشته تا به امروز شهرت یافته است.

 

در زمان ساسانیان پلی بر روی رود دز به منظور برقراری ارتباط بین پایتخت جدید یعنی جندی شاپور و شوشتر بنا شد و نگهبانانی برای حفاظت از این پل در قلعه ای که به همین منظور ساخته شد گماشته شدند که به همین دلیل دژپل نام گرفت.

 

پل قدیم دزفول یکی از محل های بسیار زیبا و دیدنی است که میهمانان نوروزی و گردشگران زیادی از این آثار منحصربفرد تاریخی که نشانگر اوج معماری کهن است دیدن می کنند.

 

پل قدیم دزفول بیش از ۱۷۴۰ سال قدمت دارد که شاپور اول ساسانی به کمک اسیران رومی آن را بر روی رود دز بنا کرد که به همین دلیل به پل رومی نیز مشهور است،این پل به منظور عبور ارابه‌های جنگی در جنگی به نام ‘اپودا’ بین ‘والرین’ روم و شاپور اول ساخته شده بود.

 

آسیاب های آبی

 

آسیاب های آبی , یکی دیگر از آثار ارزشمند تاریخی ، معماری و گردشگری شهرستان دزفول بوده و به شماره ۳۹۸۴ در ردیف آثار ملی به ثبت رسیده اند و آنچه امروز به عنوان آسیاب های آبی شناخته می شود ، مجموعه ای است از سازه های آبی که در گذشته به عنوان بند و آسیاب استفاده می شده است.

 

روستای لیوس دزفول

 

این روستا، شاهکاری سنگی از دل تاریخ در ۷۳ کیلومتری جاده ی شمال شهرستان دزفول و فاصله هوایی ۵۱ کیلومتری شهر از توابع دهستان سید ولی الدین بخش شهیون دزفول و در دامنه کوه لنگر واقع شده است.

 

به رغم گذشت سالیان زیاد از عمر این روستای تاریخی در بافت کهن خانه ها هنوز هم شاهد نحوه معیشت ،فرهنگ و سنن، گویش ، آداب و رسوم و برپایی مراسم مختلف به شیوه کاملاً سنتی است.

 

آبشار شوی دزفول

 

آبشار شوی ، بزرگترین آبشار خاورمیانه یکی از جاذبه های طبیعی شگفت انگیز دزفول است، این آبشار با ارتفاع ۸۵ متر و عرض ۷۰ متر یکی ازآثار طبیعی بی نظیرو بسیار ارزشمندی است.

 

این آبشار در رشته کوههای زاگرس و در دهستانی به نام شوی از توابع شهرستان دزفول و در نزدیکی کوه سالن در ۱۰۰ کیلومتری از مرکز شهر دزفول قرار دارد و دارای تنوع زیست محیطی بسیار زیبایی است و هر ساله علاقمندان به طبیعت و گوهنوردان زیادی به منطقه برای دیدن این بخش از طبیعت زیبای دزفول سفر می کنند.

 

 

 

یک شنبه 23 شهريور 1393برچسب:دزفول , کارون, :: 18:7 :: نويسنده : dezfuli

 

به گزارش خبرنگار روناش ، در برنامه هفته گذشته “نود” که برنامه ای کاملا فوتبالی است ،“عادل فردوسی پور” مجری این برنامه در اقدامی عجیب به موضوع جنجالی “انتقال آب کارون”پرداخت ، که موجبات رنجش خاطر – ناراحتی و عصبانیت مردم خونگرم و شریف خوزستان و همچنین مردم عزیز و گرانقدر استان چهارمحال و بختیاری را فراهم آورد .

 

مردم این استان نیز مطالب و پیام های فراوانی را در شبکه و برنامه های اجتماعی پرطرفدار نظیر“فیسبوک” و “واتس آپ” ارسال کرده و مطالب زیادی هم در رسانه های استان منتشر و این اقدام واکنش برخی مسئولین خوزستان را هم در برداشت و بسیاری انجام این کار در این برنامه ورزشی را اقدامی کاملا سیاسی قلمداد نمودند .

 

نهایتا هم خوزستانی ها تصمیم بر این گرفتند تا در برنامه این هفته نود (دوشنبه شب سوم شهریور ماه ۱۳۹۳) از ساعت ۲۳ تا ۲۳ و ۳۰ دقیقه ، با ارسال پیامک “کارون” و یا “زنده باد کارون” به شماره پیامکی این برنامه (۲۰۰۰۹۰) ، اعتراض خود را به این رفتار ناشایست وی و برنامه اش اعلام نمایند .

 

سید شریف حسینی نماینده مردم اهواز در مجلس شورای اسلامی طی مصاحبه ای با عنوان“مافیای انتقال آب در پشت پرده برنامه نود” مطالبی را افشا ، که متن این گفتگو در ذیل می آید :

 

سید شریف حسینی رئیس کمیته فوتسال و فوتبال مجلس نهم با اظهار تاسف شدید خود از پخش به اصطلاح شوی سیاسی در یک برنامه ورزشی، در واکنش به آیتم مربوط به خشکی زاینده رود و لزوم انتقال آب در برنامه نود گفت: برنامه نود در اقدامی خلاف قانون، اخلاق و عرف؛ همه اصول حرفه ای و پرنسیب های استاندارد رسانه ای را زیر پا گذاشت و با زشت ترین فرم ممکن آنتن خود را در اختیار تبلیغات سیاسی زشتی قرار داد که حاضر است مردم سرزمین تشنه خوزستان و چهارمحال در جهنمی سوزان و غیرقابل سکونت زندگی کنند اما آبی که امروز گنجی بی بدیل و نجات بخش است در کانال زاینده رود جاری شود و چند مرغابی در آن آبتنی کنند و مردم اصفهان در کنار آن تفریح کنند.

 

نماینده مردم اهواز خطاب به ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیما گفت: در ماه های پایانی صدرات خود بر رسانه ملی باز هم دل هم استانی های خود را شکستید. مردم خوزستان می پرسند آن از سریال موهن سرزمین کهن و این هم از برنامه نود؛ در صدا و سیما مگر چه خبر است؟

 

حسینی ادامه داد: آقای مدیر رسانه ملی چرا اجازه می دهید رسانه ای که قرار بود دانشگاه شود میلی اداره شود. اگر از تحریک احساسات میلیون ها خوزستانی محروم و تشنه نمی ترسید کمی به عقوبت اخروی اعمال خود بیاندیشید. این چه دستگاه فرهنگی است که هیچ نظارتی بر آن وجود ندارد و برنامه سازانش هر کاری که دوست دارند انجام می دهند.

 

سیدشریف حسینی افزود: وقتی سانسور صدا و سیما در یک بازی والیبال کوچک ترین موردی را از دست نمی دهد و اعصاب و روان بینندگان خود را با سانسوری بدسلیقه و آهنین می آزارد چگونه یک آیتم سیاسی که در واقع رپرتاژ آگهی مافیای انتقال آب است اجازه پخش از یک برنامه تلویزیونی را می یابد.

 

نماینده مردم اهواز با اشاره به سابقه برنامه نود در هتک حرمت و تخریب شخصیت ها و سرمایه های این مرز و بوم گفت: فوتبال و ورزش عامل اتحاد و همبستگی ملی است؛ چرا با اهمال و ندانم کاری ساحت ورزش را در برنامه ای که خود مدعی پرچمداری مبارزه با حضور سیاسی ها در ورزش است را به سیاست آلوده می کنیم و یک طرفه قضاوت می کنیم.

 

حسینی اظهار داشت: خطاب به رئیس سازمان صدا و سیما می پرسم که چرا تریبون یک برنامه ورزشی در اختیار مافیای انتقال ظالمانه آب قرار می گیرد.

 

سیدشریف حسینی خاطرنشان کرد: مردم ورزش دوست خوزستان که روزگاری چندین تیم ملی را به فوتبال کشور تقدیم کرده اند دیگر به صداقت برنامه نود اعتمادی ندارند. دیگر حتی برنامه نود را نخواهند دید. برنامه نود در خوزستان تحریم خواهد شد چرا که دیگر عادل فردوسی پور از عدالت ساقط و بازیچه دست افرادی شده است.

 

این نماینده مجلس، انتقال بین حوضه ای منابع آب در کشور را یک بحث کارشناسی و کاملاً فنی دانست که می بایست در وزارت نیرو، کمیسیون انرژی مجلس و محافل دانشگاهی و آکادمیک به بحث و گفت و گو گذاشته شود و نه در یک برنامه غیر تخصصی و آن هم در مورد فوتبال.

 

حسینی افزود: سوء استفاده از بازیکنان فوتبال برای القاء یک موضوع انحرافی که هدف آن مظلوم نمایی کاذب برای انتقال آب غیر مصارف شرب است، عین هرج و مرج رسانه ای و شانتاژ زردی است که نباید در برنامه نود اتفاق می افتاد.

 

رئیس کمیته فوتسال و فوتبال مجلس نهم خطاب به مدیران و بازیکنان سه تیم فوتبال خوزستانی حاضر در لیگ برتر کشور گفت: به عنوان قطره ای کوچک از اقیانوس شور و شعور جامعه خوزستانی از شما می خواهم که در واکنش به این توهین برنامه نود هر گونه گفت و گو با این برنامه را تا عذرخواهی دست اندرکارانش تحریم کنید تا بدین وسیله فریاد مظلومیت مردم خوزستان به برنامه ناعادلانه نود برسد.

 

عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی خواهان تذکر، اخطار و حتی توقف پخش برنامه نود در صورت ادامه روند کنونی شد و اضافه کرد: سوء استفاده مافیای انتقال آب از یک برنامه ورزشی به جای حضور در برنامه های علمی، فنی و یا مجامع دانشگاهی نشان دهنده پیروزی منطق خوزستانی و نتیجه بخشی فعالیت های مشترک نمایندگان، مدیران و مهم تر از همه زنجیره های انسانی کارون در خوزستان است.

 

سید شریف حسینی در پایان خواستار عذرخواهی عادل فردوسی پور و ضرغامی از مردم خوزستان شد و گفت: امیدوار بودیم که شاهد توهین دیگری از سوی رسانه ملی به مردم خوزستان نباشیم که متاسفانه این اتفاق در یک برنامه ورزشی افتاد.

 

همچنین برادر پاسدار “سید حسین حقجویان” طی نامه ای سرگشاده خطاب به عادل فردوسی پور مجری برنامه نود نوشت :

 

بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان

 

با سلام و احترام ؛ عادل خان بدون هرگونه مقدمه چینی و افراط در نگارش این مکتوبه (رنجنامه) نظرتان را به برخی موارد و رویدادها که حضرتعالی خواسته یا ناخواسته وارد آن شده اید جلب مینمایم :

 

عادل خان عزیز که البته زمانی عزیزو دوست داشتنی برای مردم فهیم و ورزش دوست استان خوزستان بودید ! اگر در بینایی شما شک داشتم صریحا میگفتم که شما زاینده رود را با مستطیل سبز اشتباه گرفته ای چرا که به مبحثی ورود پیدا نموده اید که حتی در تخصص و رشته شما نیست ؟ والبته کمی هم آلوده به اوضاع سیاسی کشور . اما باید با صراحت کلام که خود جنابعالی هم از آن بهره میبرید خدمت شما عرض نمایم که زاینده رود ؛ زاینده رود است و مستطیل سبز میدان فوتبال .

 

عادل خان حضرتعالی دررایزنی ها و احتمالا شب نشینهاو صدالبته جلسات پشت پرده مورد اغفال برخی به اصطلاح سیاسیون کشور وآن مدیران نا مدیر قرار گرفته اید که متاسفانه جهت رسیدن به اهداف و امیال شیطانی خویش هیچ ابزاری را قویترازبرنامه شما ندیدند (رسانه ای که میلیونها بیننده دارد با آن برنامه جذابش میتواند جایگاه خوبی برای پیشبرد اهداف ظالمانه و گاها مردم فریب آقایان باشد)

 

عادل خان شما و سایر دست اندرکاران برنامه نود با این اقدام خود نه تنها دل شهروندان خوزستانی و چهارمحال و بختیاری را رنجانیده اید ، بلکه نفرین پدران و مادران شهید را بدرقه راه خود کرده اید که بازهم متذکر میگردد راهی که درپیش گرفته اید به … است .

 

عادل خان اگر میخواهید هنوز هم عادل بمانید !همان عادل دوست داشتنی و محبوب و ازاین اتهام وزین و سنگین که حقیرمعتقدم مورداغفال قرارگرفته اید تبرئه شوید ، هرچه سریعتر درهمان برنامه ایی که نوک پیکانتان را بسوی مردم مظلوم و باغیرت خوزستان و چهارمحال و بختیاری قراردادید ، در همان برنامه هم مردو مردانه از پیشگاه مردم فهیم و خونگرم این دیار و بویژه از خانوداه معظم شهدا و مسولین استان عذرخواهی کنید تا شاید بدینوسیله موردعفو و بخشش میلیونها نفرکه دراین دمای بیش از پنجاه درجه گذران زندگی مینمایند قرارگیرید ؛ در غیراینصورت چه بسا موردغضب و تنفر انسانهایی قراربگیرید که هر آهشان میتواند به تقدیر الهی ابابیل و سنگی باشدبرسرشما و البته *** .

 

آقای فردوسی پور ، این روزها با آن اقدام بیجا و غیر منطقی و خارج از هرگونه اصولی شده اید نقل هرمجلس ویا تجمعی در استانهای محروم خوزستان و چهارمحال و بختیاری . تنفر مردم فهیم و البته رنجکشیده این استانها از شما بحدی رسیده که از پیر و جوان ، زن و مرد ، شناخته و یا نشناخته سیر نفرینها و … بدنبال دارید .

 

ازاین همه بترسید از عقوبت کار وآه وناله مادران دلسوخته شهداء بترسید و تا دیرنشده همان بکنید که عقلانی است . نه تیشه به ریشه زدن و یا آب به آسیاب دشمن ریختن . مردم ما هنوز هم شما را فردی فهیم و تحصیل کرده و آگاه بویژه در امور ورزشی میدانند . با ورود به مبحث ها و رویدادهایی که خارج از حوزه تخصصی شما و حدود و ثغور کاری شماست خود را ملعبه دست نامحرمان و نااهلان سیاسی نکنید که این زیبنده شما نیست .

 

خوزستان دین خود را به اسلام و انقلاب ادا کرد ، اما آیا مسئولین دین خودشان را به این استان و مردم ستمدیده و محروم ادا کرده اند که الله اعلم .

 

کمی به این گفته رجال سابق سیاسی کشور فکرکنید و خواهید دید که این کجا و آن کجا ؟

 

“بابک مختاری” دانشیار دانشگاه شهید چمران اهواز هم با نگاشتن یادداشتی تحت عنوان “آقای فردوسی پور مردم را جیگر فرض نکن” ، اعتراض خود را به این اقدام مجری برنامه نود ابراز کرد . متن این یادداشت به شرح زیر می باشد :

 

آقای فردوسی پور مدت­ها بود ­می ­خواستم برایت بنویسم که برنامه­ ات در حال تبدیل شدن به کارخانه ایران خودرو است هر روز محصولش بی کیفیت تر از دیروز می شود. می ­خواستم بنویسم در سالهای اخیر پسرفت داشته ­ای و پیکان تولید می ­کنی اما علی رغم سابق پنج سال بازی رسمی فوتبال، چون مدت ها از این ورزش دور بوده ام خودم را شایسته ندیدیم. ولی وقتی در بامداد ۲۸ مرداد در سالگرد کودتای ننگین ۲۸ مرداد کودتای ناجوانمردانه­ات را بر علیه شش میلیون مردم مظلوم خوزستان و چهار محال بختیاری دیدم و دیدم که خواسته یا ناخواسته خود پیکان حمله ی عده ای فرصت طلب شده ای، سکوت را جایز ندانستم و دست به قلم شدم.

 

آقای فردوسی پور شما که در قحط الرجال سیمای ضرغامی هرآنچه می­ خواهی انجام می­دهی، در مورد همه چیز اظهار نظر می­کنی، در نقش مدعی العموم ظاهر می­ شوی، از ضعف و قدرت بیان و استدلال فوتبالیست­ها سو­ء استفاده می­کنی تا بتوانی به هر قیمتی بیننده­ ها را جلوی تلویزیون نگه­داری، به عنوان یک عضو هیات علمی دانشگاه باید بدانی که ورود به هرعرصه ای تخصص می­ خواهد. توئی که همیشه می­گویی “در کجای دنیا اینگونه است” باید خودت هم به این جمله پایبند باشی و پاسخ دهی کجای دنیا یک مجری ورزشی در مورد انتقال آب بین حوزه­ای اظهار نظر می­ کند؟ در کجای دنیا یک تهیه کننده برنامه ورزشی در مورد انتقال آب بین حوزه­ای که به مساله ای امنیتی تبدیل شده، فیلم هندی می­ سازد؟

 

آقای فردوسی پور من دانشیار شیمی دانشگاه شهید چمران اهواز هستم شما هم گویا کارشناس ارشد مهندسی صنایع هستید و مربی دانشگاه صنعتی شریف بیایید در زمینه اشک تمساحی که برای زاینده رود ریخته­اید و احتمالا هدف­تان باز کردن پرونده انتقال آب به استانت کرمان بوده است؛ باهم علمی گفتگو کنیم:

 

شما به عنوان مهندس صنایع حتما درس­های طرح­ ریزی واحد­های صنعتی، طراحی ایجاد صنایع و اقتصاد مهندسی را خوانده­ ای حتما در این درس­ها با صنایع مختلف و مطالعات امکان سنجی تاسیس آنها، آشنایی مختصری پیدا کرده ­ای. اگر هم نخوانده­ ای اشکال ندارد چون زبان انگلیسی ­ات گویا خوب است و می ­توانی از منابع دسته اول بخوانی و بدانی که در هیچ جای دنیا صنایعی که آب­ بری زیادی دارند را در منطقه ­ای که کمبود آب دارد؛ تاسیس نمی­کنند. آقای هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف اگر نمی­ دانی بخوان و بدان که در هیچ جای دنیا در مناطق کم آب و کویری، برنج نمی کارند چون می دانند با کشت برنج باید خشکسالی درو کنند.

 

آقای فردوسی پور به هوشمندی ات واقف بودم اما در تعجبم که چگونه بازیچه مدیرانی شدی که با استفاده از رانت، بیشتر صنایع دولتی پس از انقلاب را در اصفهان ایجاد کردند و اکنون که نتیجه این توسعه ناهمگون و ناپایدار به آلودگی وحشتناک هوای اصفهان و خشکی زاینده رود انجامیده است؛ در فراری به جلو قصد دارند با انتقال غیر علمی و غیرمنطقی آب بین حوضه ای، برای خود آبرویی کسب کنند. کسانی که چون پای استدلال علمی شان سخت می لنگد، و در این حوزه کم آورده اند، سعی دارند با سوار شدن بر امواج احساسات مردم شریف اصفهان، زمینه اجرای این طرح غیر علمی را فراهم آورند. کسانی که با مدیریت بخشی نگر و نابخردانه خود، پایتخت فرهنگ و تمدن ایران را به این وضع غیرقابل قبول رسانده اند از خامی، شتابزدگی و ناآگاهی شما سو استفاده نمودند تا این بار، با رابین هود بازی دوباره مردم تیزهوش، با فرهنگ و انقلابی اصفهان را تهییج و تحریک کنند و افسوس که تو هم فریب خوردی آن هم چه فریبی.

 

کلام اخر اینکه آقای فردوسی پور همه مخاطبان برنامه نود را به قول خودت ” جیگر فرض نکن” . مخاطبان برنامه نود همه آنهایی نیستند که هر دوشنبه شب مضحکه خاص و عام­ شان می­ کنی. بسیارند کسانی که بیشتر از تو و همکارانت در رسانه ملی می­ فهمند و می ­دانند اما شور­بختانه چون اینجا مثل همه دنیا نیست که هرکس بتواند تلویزیون خصوصی داشته باشد فعلا دور دور شما و دانشمندان دیگری چون خسرو معتضد است که به ناحق بر اسب مراد سوار شده اید و می ­تازید و البته به خاطر بی­ لیاقتی ­تان به مرور زمان، این اسب را به الاغ بدل کرده و سر افکنده بر زمین می افتید.

 

“سید شکرخدا موسوی” دیگر نماینده مردم اهواز نیز با ارسال نامه ای به دفتر “سید عزت الله ضرغامی” رئیس صدا و سیما که خود فرزند خوزستان و شهرستان دزفول می باشد ، بصورت شدید الحن از رویکرد غیرحرفه ای برنامه ورزشی۹۰ و رسانه ملی در ایجاد التهاب و زمینه چینی برای انتقال آب کارون به شدت انتقاد کرد .

 

این نماینده اهواز و عضو کمیسیون کشاورزی مجلس آورده است چرا در یک برنامه ورزشی پربیننده روی موضوعی فرافکنی می شود در حالی که نمایندگان با کار و استدلال کارشناسی آسیبها و خطرات انتقال آب کارون برای مردم خوزستان را روشن کرده و دولت وادار شد تا صدای مظلومیت مردم خوزستان را بشنود.

 

چرا صداوسیما به بازتاب مشکلات مردم خوزستان در کمبود آب آشامیدنی , خطر نابودی کشاورزی در جلگه خوزستان , آمار بیکاری جوانان ما و دهها مشکل دیگر اقدامی نمی کند؟

 

سوگمندانه باید گفت که چنین رویکردی در این شرایط مصداق بارز کج سلیقگی متولیان یک برنامه ی ورزشی و بازتولید رنجش و دل آزردگی جوانان و مردم خوزستان به عنوان مهد ورزش ایران بود. در این نامه آمده است مردم ورزش دوست خوزستان که تا پاسی از شب چشم به این برنامه می دوختند با تعجب از عدم ارتباط رسالت برنامه با گزارش پخش شده رنجیده خاطر شدند.

 

خوزستان که بیشترین سابقه و تیم های حاضر در لیگ کشور را دارد چرا در آن ازآلودگی آب آشامیدنی , بیشترین آمار تصادفات جاده ای , بالا ترین نرخ بیکاری جوانانش , هجوم ریزگردها و خطرات ریوی و تنفسی و…. گزارشی تکمیلی پخش نشده است؟

 

این نماینده خوزستان تاکید کرد از دلایل گرایش و علاقه مردم به این برنامه ی ورزشی بی طرفی و تخصصی بودن آن بوده است که با این کار ضمن ورود به مبحثی غیر تخصصی آنهم از دریچه احساس , جانب جریانی را گرفته است که عطشناکی مردم و نابودی خوزستان را نشانه رفته اند.

 

اینجانب در مقام نماینده مردم اعلام آمادگی میکنم تا با حضور در آن برنامه دلایل مخالفت شدید خود و همکارانم و نگرانی مردم قهرمان خوزستان را تبین نمایم.

 

کارون خواهر همه ی مردم خوزستان است، خواهری که ناتوان شده است اما هنوز خواهر است. نمی توانیم چشم طمع به این اندک لطف باقی مانده از خوزستان را تاب بیاوریم… دلمان را به رودخانه ی دز می سپاریم تا در وصال کارون، صدایمان را شنیده باشد…

 

مشاهده تصویر این نامه در ایـنـجـا …

 

در پایان و پیش از انتشار فیلمی در این رابطه ، شعری از “نگین فرهود” تحت عنوان “لب کارون !”که به تازگی بدست «روناش» رسیده را تقدیم شما می نمائیم :

 

کارون خواهر همه ی مردم خوزستان است، خواهری که ناتوان شده است اما هنوز خواهر است. نمی توانیم چشم طمع به این اندک لطف باقی مانده از خوزستان را تاب بیاوریم… دلمان را به رودخانه ی دز می سپاریم تا در وصال کارون، صدایمان را شنیده باشد…

 

گره روسری ام را که باز می کنم

 

شب روی شانه هایم راه می افتاد.

 

قرار نیست همه ی رودخانه ها آبی باشند

 

کارون را ببین!

 

به همه چیز شباهت دارد به جز خودش…

 

صندلی های لب کارون ایستاده اند

 

که ما بنشینیم

 

و روی سرشاخه هایش نقشه بکشیم

 

ای نور به قبرت ببارد آقاسی!

 

هنوز نتوانسته ایم

 

برای کارون

 

پرچمی بلندتر از دستمال تو باشیم!

 

هله به این رودخانه دزدی

 

هله

 

هله

 

هله به این حاتم طایی شدن

 

ما که بخیل نیستیم

 

حاضریم

 

در عزای زاینده رود

 

خرمای تازه ی خوزستان را خیرات کنیم…

 

 

 

 

 

سید احمد آوایی نماینده دو دوره پیشین مردم دزفول در مجلس شورای اسلامی ، به همراه جمعی از فعالین سیاسی ، فرهنگی و نیروهای رزمنده و ایثارگر دزفول ، امروز یکشنبه با آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام دیدار و گفتگو کردند .

 

سید علی آقامیری 

 

همچنین آقایان دکتر شیروی ، عبدالکریم شارونی ، علیرضا و محمود آژنگ ، دکتر غلامعلی رجایی حضار این دیدار بوده اند.

 

برخی از نظرات کاربران روناش:

 

 

بابا روناش توروخدا عکس آوایی رو نزارید تو سایت میبینمش غصه میخورم که بعد از اونه که داره این بلاها سرمون میاد

البته بادش بخیر خود نه به از آوایی ، خود آقای آفامیری هم خوب بود.

 

 

با عرض سلام.  

این خبر بسیار خوبی است.مخصوصا زمانیکه وزیر کشور اعلام کرده  قرار است به استان های کشور افزوده شود.شاید این اقدام آقای آوایی مفید واقع شود.اقای پاپی که بعید میدانم وقت همچین کار هایی را داشته باشد و در حال رسیدگی به دعواهای بین طوایف بختیاری هست.چقدم کارش مفیده!!!!

 

 

یک شنبه 23 شهريور 1393برچسب:دزفول , دز , دزفول پرچمدار مقاومت, :: 17:33 :: نويسنده : dezfuli

یکی از مواهب و نعمت های بزرگی که خداوند ؛ ارزانی مردم دین پرور دزفول داشته است وجود رودخانه برکت افزای دز است ؛ موهبتی عظیم و بی نقصان که هزاران سال است ؛ شریان حیات و نبض اقتصاد این خطه زرخیز را در دست دارد و سخاوتمندانه به آن زندگی و پویش بخشیده و جدای از ایجاد شرایط زیست محیطی فاخر و ممتاز ؛ منطقه را به قطب کشاورزی مهم و دیرپائی مبدل ساخته است.

از نام ؛ این لاجوردینه رود تا قبل از حضور عیلامی ها در منطقه ؛ اطلاعی در دست نیست ؛ لیکن عیلامی ها که اولین قوم ساکن در این سرزمین بوده اند به این رودخانه ((ایدیده)) می گفتند ؛ تا بعد از گذشت قرن ها و اسکان متناوب یونانیان در این آبادی جای اسم این رودخانه به (( کوپرات )) تغییر نام یافت ؛ پس از آنکه در سال ۲۶۰ میلادی ؛ شاپور اول پادشاه ساسانی برای ساختن پل باستانی به وسیله اسیران رومی ؛ دژ مستحکمی ؛ برای محافظت از پل و انبار مصالح و نیز اسکان سازندگان پل ؛ بنا کرد این مجاورت و ارتباط باعث شد که به تدریج نام این رودخانه به(( آبدیز)) که در زبان پهلوی ساسانی به معنی قلعه و دژ است ؛ تغییر نام پیدا کند.

بنا به آنچه سید احمد کسروی جغرافی دان متاخر در کتاب کاروند آورده است ؛ دو نفر از جغرافی دانان و مورخین یونانی به اسامی ((استرابو)) و (( دیودوروس)) هم در آثار خود به نام رودخانه دز صحه نهاده اند لیکن در کتاب تاریخ جغرافیائی دزفول به نقل از منابعی آمده است که : جغرافی دانان مسلمان قرن سوم هجری و مقدسی در سده چهارم و حمدالله مستوفی در سده هشتم ؛ آنرا آب جندیشاپور نامیده اند و حتی وقایع نگاری در سده نهم از این رودخانه بنام آب زال نام برده است ؛ که محققا اشتباه است چون آب زال یکی شاخه های رودخانه کرخه است که در ۶۰ کیلومتری جاده اندیمشک به پلدختر قرار دارد و شاید مجاورت این دو رودخانه باعث این شبهه گردیده باشد.

 

 

 

 

یک شنبه 23 شهريور 1393برچسب:دزفول , دزفولی, :: 14:13 :: نويسنده : dezfuli

گزیده ای از  سخنان دکتر سنگری :

 

مروری بر تاریخ

آیا می دانید بعد از طوفان نوح یکی از شهرهایی که از خاک سر برآورد و یکی از تمدن های بزرگ تاریخ در آن شکل گرفت ، محلی بود به نام اَوان ، اَوان شهری بود که بعد از طوفان نوح از خاک سر برآورد و بخشی از همراهان حضرت نوح در آن شهر مستقر شدند و آغاز یک تمدن بزرگ را شکل دادند که از منطقه ای به نام ” آوانتاش ” یا ” اَوِنتاش ” یا ” رُناش ” که بعدا روناش شد و امروز ما آن را به ” رعنا ” می شناسیم . در این قسمت تمدنی شکل می گیرد که دامنه ی آن بعدا تا بین النهرین را دربر می گیرد……

آیا می دانید امتداد این تمدن به تمدن بزرگ جندی شاپور می رسد که در شهر دزفول شکل گرفته است .

آیا می دانید از ۲۶۰۰ سال پیش از میلاد مسیح در این شهر تمدنی شکل گرفته که از بسیاری از تمدن ها جلوه هایش بیشتر بوده است.

آیا می دانید این تمدن پذیرای دانشمندان بزرگی بوده که به شهر دزفول می آمدند و تدریس می کردند .

آیا می دانید دانشگاهی که در دزفول بوده از امیرالمومنین (ع) دعوت می کند که برای تدریس شیمی به دزفول بیایند و حضرت می پذیرد ، ولی با شروع جنگ دیگر امکان آمدن ایشان پیش نمی آید .

آیا می دانید امیرالمومنین (ع) اطلاعاتی از این دانشگاه ( دانشگاه جندی شاپور ) می گیرد و بعد از گرفتن این اطلاعات ، حضرت تصمیم می گیرد کتابی را از این دانشگاه به زبان عربی ترجمه کند و این کار را انجام می دهند .

آیا می دانید پزشکی که روزی در کوفه رگی را از قلب بیرون کشید و روی فرق امیرالمومین (ع) گذاشت و بعد به آن نگاه کرد و به امام حسن (ع) عرض کرد به پدرتان بگویید دیگر وصیت کند ، این پزشک از شهر دزفول بوده است .( یعنی تامین نیازهای پزشکی مرکز حکومت امیرالمومنین از اینجا بوده ) ما امروز کجا هستیم؟ 

این گذشته تاریخی ما است .

به گمان من این شهر نظر کرده است و به اعتقاد من دعایی هم پشت سر این شهر است .

 

دزفول در زمان جنگ

آیا می دانید در زمان جنگ زنان شب ها در دزفول پست می دادند و حتی یک خانم هنگام نگهبانی ، دزدی را دستگیر می کند و به بسیج می آورد .

آیا می دانید در زمان جنگ ، وقتی بنی صدر به دزفول می آید ، یک خانم جلو می رود و محکم به سینه او می زند و می گوید : تو ۲۰۰ موشک آر پی جی به من بده ، من پرچم ایران را در بغداد می زنم . ولی متاسفانه الآن ما چند نویسنده زن در دزفول نداریم که این ارزش ها را به رشته تحریر در بیاورند.

بیایید شخصیت های خودمان را معرفی کنیم . ایا می دانید شهید سبحانی که بود ؟ سردار رشید کیست ؟ شهید دانش که در هفتم تیر به شهادت رسید که بود ؟

آیا می دانید سنگری و رشید محصول شهید سبحانی هستند و او کسی بود که با پای فلج ، کشان کشان خودش را به مسجد می رسانید و دست این نسل را گرفت و نسلی که الان کار می کنند ، محصول آن مرد بزرگ هستند . آیا از این بزرگان حتی یک تندیس ، یک نماد ، یک چیز شاخص داریم ؟

شهر مابا این ستارگان روشن است و ماچقدر آنها را می شناسیم ؟و یا آنها را شناسانده ایم ؟

آیا می دانید اولین گروهی که به خرمشهر وارد شدند و کار کردند از مردم دزفول بودند .

آیا از خود پرسیده اید که چرا دزفول ما ، در زمان جنگ این همه موشک باران و بمباران شد .

آیا می دانید صدام حسین گفته بود اعلام سردار قادسیه را ، من در دزفول می کنم و این مردم دزفول بودند که ناکامش کردند و داغی که بر جگر صدام گذاشتند واقعا ستودنی است .

آیا می دانید این شهر مامینه و آرامشی داشت که سرمایه معنوی جبهه از آن سیراب می شد و بچه های رزمنده برای بازسازی روحیه خود به دزفول می آمدند .

آیا می دانید حتی کسانی که الان وارد دزفول می شوند ، این آرامش را حس می کنند و می گویند این بلدِ امن است .

آیا می دانید مادر شیخ مرتضی انصاری ، خود مجتهده بوده و دست کم ۵ تا ۶ مجتهده در دزفول داشتیم .

آیا می دانید در یک زمان نزدیک به ۳۰ مجتهد در شهر دزفول بوده است ، ولی متاسفانه الان در شهر یک مجتهد هم نداریم . شهر ما یک چنین پشتوانه هایی داشته است .

و در آخر بدانید که ارزش های این شهر گم هستند ، چون ما کاری نکرده ایم . بدانید امروز برای دزفول کار کردن ، برای دزفول کار کردن نیست ، کار کردن برای شهری است که متعلق به همه است . اگر برای دزفول کار کنیم ، برای ایران عزیز کار کرده ایم ، برای جهان و اسلام کار کرده ایم . پس بیایید شهر خودمان را به عنوان یک آیه و یک آینه به دیگران معرفی کنیم .

همت ها را به میدان بیاورید و چهارم خرداد را در چهار خرداد خلاصه نکنیم .

و حالا : با خواندن بیانات دکتر آیا به شهر خودمان افتخار نمی کنیم ؟ آیا افتخارنمی کنیم که دزفولی هستیم؟ پس همتی مضاعف .

 

 

 

 

یک شنبه 23 شهريور 1393برچسب:دزفول, :: 14:10 :: نويسنده : dezfuli

مسجد جامع دزفول : اوایل دوره اسلامی و در «قرن هفتم مرمت » شد

مسجد لبخندق

کاروانسرای افضل و قندی : دوره صفویه

آسیاب‌های آبی دزفول: حدود ۱۵۰۰ سال پیش

تپه‌های باستانی منطقه زلقی چغامیش: ۳۴ قرن پیش از میلاد مسیح

تپه باستانی سنجر

پل قدیم (دزفول) یا پل رومی : دوره ساسانیان در حدود ۱۷۵۰ سال پیش

بازار قدیم

حمام کرناسیون : حدود۱۵۰ سال پیش

حمام میان دره : ۱۰۰ تا ۲۰۰ سال پیش

حمام وزیر : اواخر صفویه (حدود ۳۰۰ سال پیش)

پله بَچیلون: پله‌ای قدیمی که محله سبزقبای دزفول رو به ساحل رود دز وصل می‌کند

ساباطها

شوادونها

بند بالارود

هورمس

اتاق آقامیر: حدود ۲۰۰ سال پیش

مجموعه شاه رکن الدین شامل بقعه، مسجد، مدرسه و حمام : ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال پیش

خانه تیزنو

خانه سوزنگر

خانه قلمبر

بوستان‌هاپارک دولت : بلوار شهدا (ابتدای جاده دزفول – سردشت)، پشت سد تنظیمی

پارک سوم‌شعبان : بلوار نیروی هوایی (جاده دزفول – اندیمشک)، کوی سوم شعبان

بقایای باغ فلاحت

پارک جنگلی لاله : جاده دزفول – سردشت

پارک جنگلی شهرداری : جاده دزفول – سردشت، روبروی کارخانه نوشابه دزنوش

بیشه حمیدآباد : جاده دزفول – شوش، بعد از شهرک بن جعفر و نرسیده به کارخانه قند

باغ وحش و شهر بازی بعثت : بلوار بعثت، جنب مجتمع فرهنگی سینمایی

بوستان دوستی : انتهای بلوار نیروی هوایی (جاده دزفول – اندیمشک)، جلوی دانشگاه صنعتی جندی شاپور دزفول

بوستان ملت : جنب میدان امام حسین (ع)

بوستان حضرت ولی عصر (عج) : ساحل رودخانه، جنب پل قدیم

بوستان خلیج فارس : انتهای خیابان امام خمینی جنوبی، جنب میدان خلیج فارس

بوستان ساحلی شهرداری : ساحل رودخانه دز، جنب فرمانداری

بوستان ساحلی دز (علی کله) : بلوار شهدا، ساحل رودخانه دز، جنب سد تنظیمی

بوستان آزادگان : کوی آزادگان، جنب مجتمع آموزشی استعدادهای درخشان (تیزهوشان) شیخ مرتضی انصاری

بوستان پرستار : بلوار نیروی هوایی، جلوی بیمارستان دکتر گنجویان

زیارتگاهها

 

مزار مطهر سربازان امام زمان (عج) {ملامحمدعلی جولای دزفول و سرباز گمنام امام زمان (عج)} دو تن از یاران و سربازان حضرت ولی عصر عجل الله در مسجد کج بافان دزفول مدفون می باشند ( شرح کامل از کتاب شمس الطالعه) جهت اطلاع بیشتر به وب سایت این مکان مقدس مراجعه نمائید.

سبزقبا (امامزاده): برادر تنی امام رضا (ع) که این امام بزرگوار در آخرین سفر خود به مشهد ایشان را زیارت کردند.

آرامگاه حزقیل نبی: پدر دانیال نبی و پدر بزرگ حضرت داود

آرامگاه رودبند: نوه شیخ صفی الدین اردبیلی و پدر بزرگ شاه اسماعیل صفوی

آرامگاه بن‌جعفر: آرامگاه محمدبن جعفرطیار از یاران امام علی و همسر ام کلثوم دختر آن حضرت

بقعه علی‌مالک: آرامگاه دو تن از پسران امام علی که برای ارشاد مردم به ان شهر آمده بودند

بقعه پیر اکبر زرین‌کلاه

شاه‌خراسان دزفول

زیارتگاه اجاق

آرامگاه سید محمدابن علی ابن ابیطالب: آرامگاه فرزند حضرت علی در شش کیلومتری دزفول و در نزدیکی محمد بن جعفرطیار می‌باشد.

سوار غیب

قدمگاه حضرت عباس

پیر فرّاش

علمدار “علم عباس”

پیر اساق

شابولقاسم

امامزاده زین العابدین

جناب علی

شاه رکن الدین

قدمگاه ابوالفضل

سید محمد

سید جابر

علی سَلَه بِسَر”پیرسله بِسَر”

امیر رُکن

شاه خراسون

قدمگاه امام رضا

علی مالک

علی اودس او

قدمگاه امام رضا دیمی

بابا حزقیل

پیر حبش

بیت گزیده خاتون

پیرنظر پیر زنگی

“سی صَـبُر” سید صبور

دُلدُل علی

شیخ سماعیل

سید محمود- سی محمید”

پیر غریب

مقوم

عباس علی

کاشفیه “میر صدر الدین”

مقبره داعی

پیرهفت تنان

بابا یوسف “بوه یوسف”

بوالعلا

پیر بانگو

پیر سید ولی الدین

پیر هاشما

اجاق مرتضی علی

قوپی مرتضی علی

تفرج‌گاه‌ها سد دز

سِنجَر

علی‌کله: منطقه تفریحی-ساحلی دز در کنار سد تنظیمی.

تال خانی

زیستبوم کوهها : ادامه رشته کوههای زاگرس (کنگلو مرای بختیاری)

دمب گرد سردشت – دیونی سردشت- سگریون هفت تنون سردشت- لنگر کوه سردشت – سالن کوه سردشت – دژممدلی خان بختیاری – کرناس سردشت – کیماس سردشت- میانکوه سردشت – قلعه شاداب سردشت

درّه‌ها : توبیرون – قوه احمدی – شیرین آب – اشکفت زرده یا کول خرسان – دره مارها – دری ارواح

دریاچه‌ها : سیاه چال- دریاچه سد دز- دریاچه کوهستانی تمی.

آبشارها : شوی – هفت تنان – سرسرداب و…

بیشه‌ها : سربیشه زلقی-زاویه – عباس آباد – بن جعفر – حمید آباد و…

دشت‌ها : دیونی سردشت- پیربانگو سردشت – تنگه شرار سردشت – نور آباد – دول زنگی و…

رودخانه‌ها : رودخانه دز – شور آب – شیرین آب – جیروک – عجیروب

 

 

یک شنبه 23 شهريور 1393برچسب:دزفول , تاریخ دزفول, :: 14:5 :: نويسنده : dezfuli

اتومیبلِ شیخ خَزعَل

با واسطه از مرحوم حاج سیّد علی کمالی و از دیگر معمّرین دزفولی شنیده شده است، اولین اتومبیلی که وارد دزفول شد، اتومبیل سواری شیخ خَرعَل حکمران سابق خوزستان بود که برای دیدار با علمای شهر به دزفول آمده بود.

 

اتومبیل شیخ خرعل بسیار آهسته در کوچه های شهر حرکت می کرد، طبعاً باید اولین خودرویی باشد که از روی پل باستانی دزفول عبور کرده است.

 

گفتنی است که شیخ خزعل از زمان مظفّرالدین شاه قاجار تا زمان حکومت پهلوی اوّل با القابی همچون سردار اَرفع و سردار اَقدس بر خوزستان مسلّط بود و فرزندش چاسب نیز حکومت دزفول را در اختیار داشت.

 

برف در دزفول

در سال۱۲۷۷ هجری قمری، در اواسط ماه رجب در دزفول هوا به شدت سرد شده و به اندازه ی۱۶ سانتیمتر برف آمده بود و معمّرین آنجا حساب کرده بودند سی سال تمام بود که در خوزستان برف نیامده است.

 

طوفان در دزفول

در ماه رجب سال ۱۲۶۸ هجری قمری، به هنگام اذان مغرب هوای دزفول تیره گردید و رعد و برق و طوفانی در گرفت که تا آن زمان تاریخ هیچ کس چنین طوفانی به یاد نداشت. بعد از آن ، تگرگ بارید و چنان سیلی در کوچه های دزفول روان شد که اکثر گاو و الاغ های مردم که از صحرا بر می گشتند، تلف شدند. اکثر خانه ها هم با رعد و برق و سیل خراب شد

 

 

یک شنبه 23 شهريور 1393برچسب:دزفول, :: 14:0 :: نويسنده : dezfuli

وبه (تاوان)

مردم قدیم دزفول اعتقاد داشتند که ماهیتی معنی دار در طبیعت وجود دارد که دائماً اعمال انسان را کنترل می کند و این وجود را در ذات خداوند می دیدند و معتقد بودند هرکس هرکاری انجام دهد نتیجه اش را می بیند، حوبه یا تاوان ((تووون)) را برای نتیجه انجام امور منفی می دانستند.

 

ملفا :

ملفا (گمان بد پیش از وقوع یک حادثه)

مردم معتقد اند هنگام انجام یک کار نباید پیشگویی منفی کرد و اگر کسی پیشگویی منفی کرد می ترسند از اینکه آنگونه شود و معمولاً در اثر این گفته ها و پیشگویی های بد ممکن است مشکلی پیش آید و حادثه بد که از قبل ملفا زده شده انجام گیرد پس به کسی که می خواهد در حین یک جریان پیشگویی منفی کند می گویند ملفای بد نزن.

 

موری مار :

موری مار (مهره مار)

شخصی که پیش همه گان بدون دلیل خاصی عزیز است و همه به او احترام می گذارند، درباره چنین شخصی می گویند انگار مهره مار دارد. مردم معتقد اند که داشتن مهره مار عزت می آورد و دیگران را جذب می کند و مرده ناخودآگاه به شخصی که چنین مهره های جادویی را به همراه دارد نزدیک می شوند و به وی احترام می گذارند.

 

نظر کرده :

مردم معتقد اند که بعضی افراد شایسته و مومن با ویژگی و استعداد خاص و برتر نظر کرده ائمه هستند یعنی همیشه به طور معجزه آسایی در حفظ و نگهبانی قرار دارند، به طوری که اتفاق بدی برایشان پیش نمی آید یا هنگام خطر جان سالم به در می برند و نیرویی پیوسته محافظ آنهاست.

 

تیه سور :

تیه سور (چشم شور)

تیه سور، چشم شور یا چشم زخم اصطلاح و اعتقادی است رایج در بین مردم مبنی بر اینکه بعضی افراد چشمشان شور است یعنی خاصیتی منفی در چشمشان یا وجودشان است که به نظاره کردن و دقت بر کسی یا چیزی به قصد ضربه زدن و یا گفتن تحسین با لحنی خاص از طریق امواج ماورالطبیعی صادر شده از آنها صدمه و ضربه ای به شخص یا شئی مورد نظر وارد می شود مثلاً شخص دچار مریضی و گرفتاری می شود، اگر شخص چشم شور به ظرفی یا وسیله ای نظر کند و بگوید چه ظرف قشنگی! آن ظرف در همان لحظه یا چند لحظه بعد شکسته می شود.

 

 

یک شنبه 23 شهريور 1393برچسب:دزفول, :: 14:0 :: نويسنده : dezfuli

وبه (تاوان)

مردم قدیم دزفول اعتقاد داشتند که ماهیتی معنی دار در طبیعت وجود دارد که دائماً اعمال انسان را کنترل می کند و این وجود را در ذات خداوند می دیدند و معتقد بودند هرکس هرکاری انجام دهد نتیجه اش را می بیند، حوبه یا تاوان ((تووون)) را برای نتیجه انجام امور منفی می دانستند.

 

ملفا :

ملفا (گمان بد پیش از وقوع یک حادثه)

مردم معتقد اند هنگام انجام یک کار نباید پیشگویی منفی کرد و اگر کسی پیشگویی منفی کرد می ترسند از اینکه آنگونه شود و معمولاً در اثر این گفته ها و پیشگویی های بد ممکن است مشکلی پیش آید و حادثه بد که از قبل ملفا زده شده انجام گیرد پس به کسی که می خواهد در حین یک جریان پیشگویی منفی کند می گویند ملفای بد نزن.

 

موری مار :

موری مار (مهره مار)

شخصی که پیش همه گان بدون دلیل خاصی عزیز است و همه به او احترام می گذارند، درباره چنین شخصی می گویند انگار مهره مار دارد. مردم معتقد اند که داشتن مهره مار عزت می آورد و دیگران را جذب می کند و مرده ناخودآگاه به شخصی که چنین مهره های جادویی را به همراه دارد نزدیک می شوند و به وی احترام می گذارند.

 

نظر کرده :

مردم معتقد اند که بعضی افراد شایسته و مومن با ویژگی و استعداد خاص و برتر نظر کرده ائمه هستند یعنی همیشه به طور معجزه آسایی در حفظ و نگهبانی قرار دارند، به طوری که اتفاق بدی برایشان پیش نمی آید یا هنگام خطر جان سالم به در می برند و نیرویی پیوسته محافظ آنهاست.

 

تیه سور :

تیه سور (چشم شور)

تیه سور، چشم شور یا چشم زخم اصطلاح و اعتقادی است رایج در بین مردم مبنی بر اینکه بعضی افراد چشمشان شور است یعنی خاصیتی منفی در چشمشان یا وجودشان است که به نظاره کردن و دقت بر کسی یا چیزی به قصد ضربه زدن و یا گفتن تحسین با لحنی خاص از طریق امواج ماورالطبیعی صادر شده از آنها صدمه و ضربه ای به شخص یا شئی مورد نظر وارد می شود مثلاً شخص دچار مریضی و گرفتاری می شود، اگر شخص چشم شور به ظرفی یا وسیله ای نظر کند و بگوید چه ظرف قشنگی! آن ظرف در همان لحظه یا چند لحظه بعد شکسته می شود.

 

 

یک شنبه 23 شهريور 1393برچسب:دزفول , تمدن , دزفول بهشت, :: 13:57 :: نويسنده : dezfuli

اشتباه نکنید مبالغه نمی کنم و این نوشته ناسیونالیستی نیست ، بحث روی اصول شهرسازی است ، امکاناتی که باید یک منطقه دارا باشد تا برای ایجاد شهر مناسب گردد ، خودتان قضاوت کنید :

 

برای شهر سازی باید

 

۱- سنگ بستر مناسب باشد : مکانی که برای ساخت شهر در نظر گرفته می شود باید دارای سنگ بستر مناسب باشد ( می دانیم که ساخت و ساز روی زمین های ماسه ای باعث رانش زمین و مشکلات بسیار می شود ، ساخت و ساز روی بستر گچی باعث انحلال بستر ، فرونشینی زمین و مشکلات دیگر می شود الخ ) اما سنگ بستر شهر دزفول بسیار مقاوم است چندان که ساخت و ساز منازل ویلایی احتیاج به پی گود ندارد

 

۲-آب کافی : مکانی که برای ساخت شهر در نظر گرفته می شود باید دارای منابع آب کافی باشد ، شهر دزفول با داشتن رود دز که زلال ترین رود خوزستان است ( بعلت بستر سنگی و صخره ای ) و از میان این شهر می گذرد و وجود آبهای شیرین و بسیار گوارای زیر زمینی آب شرب این شهر را با وجود جمعیت بسیار به راحتی تامین می شود

 

۳- شیب مناسب : برای دفع آبهای سطحی و فاضلاب منازل در هر شهر باید زهکشی مناسب وجود داشته باشد ، در دزفول با وجود شیب مناسب زمین در بیشتر قسمتها زهکشی شهر و ایجاد جوب و فاضلاب بسیار آسان صورت می گیرد و در این خصوص مشکل زیادی وجود ندارد

 

۴- هوای خوب : بهترین آب و هوا برای شهرها آب و هوای پایکوهی است که دزفول در منطقه سر دشت با اتصال به رشته کوه زاگرس دارای آب و هوای کوهستانی و حتی برف گیر و در قسمت مرکزی ( دشت ، جلگه ) تحت تاثیر کوهستان دارای آب و هوایی بسیار مطبوع است

 

۵- ایجاد زیر ساخت : زیر ساختها ( جاده ، برق ، آب ، گاز و … ) ، نزدیکی به سد دز برای استفاده از برق ، نزدیکی به میدانین گاز ، وجود آب کافی در کنار و زیر شهر برای شرب ، شیب مناسب برای زهکشی ، همه و همه بستری را فراهم کرده است تا بتوان گفت که دزفول از لحاظ زیر ساختها با مشکل چندانی مواجه نیست

 

۶- جاده دسترسی : نزدیکی دزفول به ریل سراسری اهواز – تهران و نزدیکی به جاده سراسری اندیمشک – تهران دسترسی آسان به این شهر و پویایی آنرا در خود دارد

 

۷- مراکز اقتصادی : هر شهر برای بقا احتیاج به مراکز اقتصادی بزرگی دارد تا سرمایه در شهر تزریق کرده و مراکز اقتصادی کوچک بتواند این سرمایه را به گردش درآورد ، زمینهای حاصلخیز دزفول این شهر را به عنوان قطب کشاورزی منطقه در آورده است ، همچنین مکان مناسب شهر ( نزدیکی به میادین نفت و گاز و راههای سراسری ریلی – جاده ای ) باعث جذب نیروی کار شهر و رشد و بالندگی بسیار خوب آن شده است

 

۸- ریسک یا خطر پذیری : دوری از خطرات طبیعی ، شهر ها باید در مکانهایی ایجاد شوند که تا حد مقدور از خطرات طبیعی مثل زلزله ، سیل ، توفان ، آتشفشان و … در امان باشند در مورد زلزله که خطر آن در دزفول وجود دارد باید محتاط برخورد کرد هرچند خوشبختانه از دیرباز تا کنون زلزله ی شدیدی در این شهر رخ نداده است ، ارتفاع منطقه و دوری از خطر سیل (جز بخش کوچک شمالی بین پل جدید و قدیم که حریم رودخانه رعایت نشده است) ، دوری از ماسه زار و مشکلات آن ، شور نبودن خاک منطقه و مشکلات آن محل مناسبی را از نظر امنیت برای زندگی ایجاد کرده است

 

حالا خودتان قضاوت کنید آیا دزفول قطعه ای از بهشت نیست ؟

 

 

یک شنبه 23 شهريور 1393برچسب:دزفول , تمدن دزفول, :: 13:53 :: نويسنده : dezfuli

اینجا شهر گفت‌‌وگوی تمدن‌هاست. جای پای معماری ساسانی و بیزانس و روم شرقی را می‌توان در دزفول یافت.

 

دزفول مکانی بوده برای تبادل فرهنگ‌ها. شهری که در آن روزگاری، رومی‌ها می‌زیستند و بر روی رودخانه‌اش سد ساختند

 

در معماری خانه‌های کوچک دزفول، از سبک مسجد ایرانی گرفته تا کلیسای رومی و از مکتب ساسانی گرفته تا یونانی همه را می‌توان دید.

 

اینجا سرزمینی است که در آن پرتقال و خرما و موز در کنار هم می‌رویند. باید در کوچه‌هایش گشت، منظره دیوارهایش را دید، روبه‌روی هر دری ایستاد و سر را تا جایی بالا برد که در آنجا دیوار و آسمان همدیگر را ملاقات می‌کنند و آنگاه گوش سپرد به همه نجواهای شهر.

 

شهری با بافت فشرده که گویی مردمش طاقت دوری از هم را نداشتند که خانه‌هایشان از سه طریق پشت‌بام، کوچه و زیرزمین به هم راه داشته.

 

باید داخل خانه‌ها شد و سرک کشید به شواوان‌ها (شوادون به زبان محلی).

 

راهی زیرزمینی و دور و دراز که گاهی از کنار رودخانه دز سردرمی‌آورد و بیشتر اوقات از خانه همسایه. این راه زیرزمینی پناهگاه مردم دزفول بود در زمان بمباران هوایی.

 

وقتی در کوچه‌های دزفول راه می‌روی، اگر هم تنها باشی، گویی تنها نیستی.

 

در هر پیچی از کوچه، کوچه هم با تو می‌پیچد و چشم به آسانی و نرمی می‌چرخد.

 

دزفول را در زمان ساسانیان به صورت یک دژ و برای محافظت از پل رودخانه دز استوار کردند و به همین دلیل کالبد شهر شدیداً فشرده است و تمام خانه‌های ناحیه قدیمی شهر بر زمین‌های کوچکی احداث شده‌اند.

 

دزفول از معدود شهرهای ایران است که در معماری آن، آجر پخته به وفور به کار برده شده و گذشته از آنکه دیرپایی آن را باعث شده، اصالت و وقار خاصی نیز به آن بخشیده است.

 

دزفول شهر دارالمومنین و شهر سرداران رشید و دلیر هشت سال دفاع مقدس است .

دزفول شهراست که شیخ مرتضی انصاریها را تحویل امت اسلام نموده است .

دزفول شهری است که مراسم محرم آن آوازه اش در سرتاسر ایران پیچیده و در ایام محرم تقزیبا” از تمام ایران بازدید کننده دارد .

دزفول شهری است که : …………….

 

 

یک شنبه 23 شهريور 1393برچسب:دزفول, :: 13:52 :: نويسنده : dezfuli

در شهر دزفول همانند اغلب شهرهای ایران شکل گیری محلات بی تاثیر از روابط شغلی و صنفی و بنیه مالی ساکنین نبوده است. مقدار فضای تشکیل دهنده هر واحد مسکونی و پیچیدگی بیشتر فضاهای معماری آن در ارتباط با شغل و میزان توانایی مالی و درآمد صاحب خانه بوده است .در نماهای پایدار شهری محله مفهومی از یک منطقه مسکونی برای رفع احتیاجات گروهی از مردم که دارای خصوصیات تقریبا یکسان میباشند بدون شک مفهوم محله در مناطق مختلف وجود داشته است و معین کردن عوامل فعال و مهم شهری احتیاج به مطالعات گسترده تری دارد سئوال اینجاست بهترین راه برای استقرار مناطق رسمی وخدمات شهری چیست باضافه چگونه مراکز فعالیت میتوانند بهترین کارایی را داشته باشند پدیده شهر نشینی یک پدیده دامنه دار است نتیجه ای از صد ها سال وفق پذیری و ارزیابی ها ، بنابراین خلق ترسیم پلانهای زیبا و خطوط نمی توانند زندگی را به محله باز گردانند۰ارتباط میان کوچکترین واحد های سازنده شهر یعنی خانه ها و مجموعه محلات ومناطق مسکونی و همچنین واژه شهر که در برگیرنده موارد فوق میباشد لازم است بیشتر مورد بررسی قرار گیرد۰ بدون شک تعیین وبه رسمیت شناختن عوامل موثر در طراحی میتوانند در بر گیرنده ارتباطات انسانی (ارتباطات خانواده) و نماهای پایدار شهری برای ساخت یک منطقه مسکونی و یا توسعه بناهای قدیمی بکار گرفته شود. مفهوم محله: امروزه ما مفهومی از محله با معرفی بعضی از خدمات شهری را از آن سکونتگاههای اولیه داریم ۰ مطالعه موقعیت محله ها ، شرایط و ارتباط مردم برای فهم بهتر کاربرد محله لازم میگردد باضافه همچنان که مورد بحث قرار گرفت هر محله از مردمی تشکیل می یافت که دارای اشتراکات اقتصادی و اجتماعی یکسانی بودند در قرن چهارم و پنجم هجری محله به استاندارد بالا تری ارتقاء یافت و بعنوان منطقه صنعتی معرفی گردید۰ بیشتر صنایع توسط مردمی انجام میگرفت که دارای ارتباطات خانوادگی و این صنعت از پدر به پسرو بعد موروثی ادامه ی یافت بدین راه محله بعنوان خانه دوم برای صنعتکاران معرفی گردید در این محله از تاریخ شهر سازی در ایران رونق یافت و مردمان ساکن درهر محله فعالیت اقتصادیشان را قابل تمیز از مردم دیگر محلات و تولیدات صنعتی مردم در محله زندگی رونق می یافت و در همان محله نیز می ماندند ۰ این ارتباطات نزدیک به خانوادگی باعث می شد که مردم حتی جهت اسکان در محله خود دنبال مکانی جهت ادامه زندگی باشند نه در محلات دیگر، در این دوره شهر دارای بافت یکنواخت بود وتفاوتی بین محلات به معنی امروزی و جود نداشت هر محله دارای بازار ،حمام ، مسجد، قبرستان و گذری بود که مردمان تملک یا مردم با نفوذ از آن قبیله در امتداد آن منزل داشتند یکسری سلسله مراتب اجتماعی بین طبقات مردم ساکن در محله وجود داشت و این تفاوت مربوط به ثروت نمی شد اسم محله نیز استوار برمذهب ، قبیله ویا بزرگ آن مردم تعیین و بین مردم رسمیت می یافت و کارشان نیز نمایانگر اسم محله بین دیگر مردم شهر (محله سادات ،علویان ) رسمیت می یافت. ۱- عواملی که بقاء محله را به خطر می اندازد توسعه محله استوار بر مفاهیم باستانی و اسلامی بعد از دوره پهلوی متوقف گردید و ارتباطات خانوادگی متزلزل گشت که میتوان جهت بررسی بیشتر به موارد ذیل اشاره نمود:

 

۱-۲ مهاجرت: یکی از مهمترین عوامل انقراض محله میباشد که ممکن است شخص یا خانواده از روستا به شهر مهاجرت کرده و ارتباط خانوادگی را فراموش کند.

 

۲-۲ کار: یکی دیگر از عواملی که باعث می شود معنی یک منطقه مسکونی به زبان جدید تعریف گردد ورود شخص یا اشخاصی از خانواده و اشتغال در مکانی بدور از هسته خانواده میباشد. ۳-۲ تحصیلات: از دیگر دلایل انفصال نیروی جوان خانواده از هسته اصلی و محله مهاجرت از شهری به شهر دیگر جهت تحصیلات کلاسیک میباشد که بعضا بخاطر نبود زمینه اشتغال در محله شخص برای همیشه خانواده را ترک مینماید.

 

۴-۲ بیمه (امنیت شغلی): یکی از عواملی که باعث شده هسته خانواده متلاشی گردد امنیت شغلی است در گذشته نفرات هر قبیله و تخصص کاری،کار کردن و اقامت در کنار همدیگر نوعی قدرت اجتماعی و اقتصادی. بشمار می آمد ولی با معرفی امنیت شغلی دیگر نیازی به شمار افراد حامی وجود نداشت.

 

نام محلات در شهر قدیم دزفول: محله رودبند – کرناسیون – مجدیان -سر دره – ساکیان – سیاهپوشان – لبخندق – کتکتان – مقدمیان – لوریان – سر میدان – پولادیان – مرشدبکان – چولیان – بنگشتیان – خراطان – قلعه – بازار – پیرنظر – مسجد – شاهرکن الدین – سید محمود – صحرابدر مشرقی – میاندره – صحرابدر مغربی - مشک دوزان – علی مالک – کلانتریان.

 

 

یک شنبه 23 شهريور 1393برچسب:دزفول , روز دزفول , 4خرداد, :: 13:45 :: نويسنده : dezfuli

 چرا روز چهارم خرداد را روز دزفول نامیده‌اند؟ آیا در این روز اتفاق خاصی افتاده است؟ مثلاً سوم خرداد روز آزادی خرمشهر و پنجم مهر روز شکست حصر آبادان است … این روز چه اتفاقی در دزفول افتاده است؟ ابتدا پاسخ به این سوال کمی مشکل بنظرمی  رسید اما : انتخاب دزفول بعنوان سنگر پایداری و مقاومت مردم ایران، برای این بود که این شهر در طول دفاع مقدس مورد اصابت ۱۷۶ موشک با طول متوسط ۹ متر (جمعاً یک هزار و ۵۸۴ متر)، ۲ هزار و ۵۰۰ گلوله توپ (روزی بر این شهر گذشت که هر سه دقیقه صدای انفجار گلوله توپی گوشه‌ای از آن را به آتش می‌کشید) و ۳۳۱ راکت هواپیما قرار گرفت و ۱۹ هزار باب منزل و مغازه‌اش ویران شد. ژنرال حسن الدوری از نزدیکان صدام گفته بود که «این تعداد بمب و موشکی را که ما بر سر مردم دزفول فرو ریختیم برای تخریب زمینی به مساحت سه برابر حجم کل دزفول کافی بود!» از طرف دیگر شهری با این همه صدمه و تهدیدی که از سوی دشمن در جنگ روانی و جنگ شهری، آنگاه که تصمیم بر موشکباران شهرها داشت، گوینده سخیف رادیو عراق با صدای نکره‌اش می‌گفت: اما هیچ‌گاه دشمن نتوانست این دژ مقاومت را از سکنه خالی کند و رزمندگان دوران دفاع مقدس بهترین شاهد بر مدعایند که ناهار صلواتی نماز جمعه دزفول عجب صفایی دارد! گفتم آیا این دلایل کافی است یا هنوز هم بگویم که این شهر به تنهایی در طول دفاع مقدس یک لشکر (لشکر ۷ ولی عصر) را از نظر نیرویی و امکانات پشتیبانی، حمایت می‌کرد … این صبر و مقاومت مردم شهرهایی همچون دزفول و آبادان بود که توانستیم دشمن را از رویای فتح یک هفته‌ای تهران مأیوس کنیم. یادمون هست وقتی دشمن خرمشهر را تصرف کرد در گوشه گوشه آن نوشت «ما آمده‌ایم که بمانیم» و زمانی که صدام اراده رزمندگان اسلام را در باز پس گیری خرمشهر دید مغرورانه گفت که «اگر خرمشهر را گرفتید کلید بصره را به شما می‌دهم!». اما وقتی بعد از ۱۹ ماه همگان دیدند دشمنی که خرمشهر را به دژ تسخیر ناپذیر تبدیل کرده بود چگونه خود در تارهای عنکبوتی که به دور خود تنیده بود گرفتار شد و زبونانه به اسارت درآمد؛ و به راستی این فتح و پیروزی مرهون همان مقاومتی بود که در دزفول و دیگر شهرهای مرزی کشورمان اتفاق افتاد.

 

 

 

یک شنبه 23 شهريور 1393برچسب:مشاهیر ,دزفول, :: 13:42 :: نويسنده : dezfuli

دزفول از قدیم الایام شهری است که به مشاهیر و علما و افرادی که تاثیر گذار در مملکت بوده اند به خود می بالیده است و همواره در همه زمینه ها افتخار آفرینی نموده است .

بنده بخاطر اینکه ممکن است بعضی از جوانان و اهالی محترم با این شخصیتهای گرانقدر آشنایی نداشته باشند به ذکر نام و سمت این عزیزان برای هر چه بیشتر آشنا شدن با آنها می پردازم (البته ممکن است که بعضی از این شخصیتها اکنون در این پست مشغول بکار نباشند اما بد نیست که بدانیم زمانی این افراد عهده دار این مسئولیتها مهم بوده اند.)

دزفولی های خارج از کشور :

پروفسور چله مال (عضو هئیت رئیسه ناسا)

دکتر محمد رضا چیت ساز : استاد موسیقی دانشگاههای آلمان ، فرانسه و اسپانیا ، محقق در آواشناسی صدای پرندگان

دکتر مسعود دزفولی (داروساز)

دکتر همایون دزفولی (عضو ناسا)

پروفسور بهزاد رئوفی (عضو ناسا – مسئول جهت‌یابی و کنترل مریخ‌نوردها)

پروفسور مجید صراف زاده (استاد دانشگاه در امریکا)

عزت السادات گوشه گیر (استاد دانشگاه و نمایشنامه نویس مقیم شیکاگو – آمریکا)

دکتر مرجان مشیریان دزفولی (مدرس فیزیک در امریکا)

دکتر ابوالحسن هاشمی دزفولی (استاد دانشگاه در امریکا) (شاگرد آقای کالوین دارانده جایزه نوبل)

 

مسئولین کشور پس از انقلاب :

 

غلامحسین الهام (وزیر دادگستری و سخنگوی سابق دولت)

غلامرضا اخوان صباغ (مدیرکل مدیریت بحران استان خوزستان و مشاور عالی استاندار خوزستان در پدافندغیرعامل)

سید علیرضا آوائی (رئیس کل دادگستری استان تهران)

آقای خاکسار (تحقیقات شورای مصلحت نظام)

مهندس محسن خجسته مهر (معاون برنامه ریزی و نظارت بر منابع هیدروکربوری وزارت نفت)

دکتر عبدالکریم خیامی (رئیس مرکز نظارت و ارزیابی سازمان صدا و سیما)

تیمسار چیت فروش (رئیس مرکز مطالعات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران)

دکتر محمدعلی رامین (مشاور دکتر محمود احمدی نژاد- معاونت سابق دفتر مطبوعات داخلی وزارت ارشاد اسلامی)

دکتر عبدالمحمد رئوفی نژاد (استاندار زنجان)

سردارسرلشکر غلامعلی رشید(جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح)

سید محمود رشیدی فرد (معاون طرح و برنامه وزارت تعاون)

مهندس زرگران (معاون وزیر صنایع)

دکتر سیداحمد زرهانی (رئیس سابق سازمان حج و زیارت، نماینده دور اوّل مجلس شورای اسلامی، معاون سه وزیر آموزش و پرورش)

سردار شاهوار پور(فرمانده سپاه ولیعصر (عج) استان خوزستان)

عبدالعلی صاحب محمدی (مدیر عامل راه آهن کشور)

حمید صافدل ( سرپرست سازمان توسعه و تجارت ایران)

سردار محمدعلی صبور (امور ورزشی سپاه -رئیس فدراسیون ورزشهای سه گانه کشور)

دکتر علیرضا صدرا(هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی)

سیدعزت الله ضرغامی (رئیس سازمان صدا و سیما)

مهندس طحان پسران(مسئول خرید پارس خودرو)

سرتیپ خلبان محمدرضا طحانیان (فرمانده هواپیمای سپاه که در ارتفاعات سیرچ کرمان سقوط کرد)

مهندس محمد باقر ظهوری فر (مدیر عامل شرکت ارتباطات زیر ساخت کشور)

دکتر محمدعلیزاده اصل ( مدیر کل دفتر اقتصادی وزارت رفاه)

سرتیپ خلبان ایرج عصاره (فرمانده لجستیک نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران)

غلامرضا فروزش (وزیر سابق جهاد)

علیرضا قلمبر دزفولی (مدیرعامل شرکت ایرانسل)

حمید قناعتی(مدیر کل سیاسی و تقسیمات کشوری استان خوزستان)

سردار غلامحسین کلولی دزفولی (مدیرعامل بنیاد تعاون بسیج)

سردار سرتیپ محمد حسن کوسچی (فرمانده ارشد سپاه غرب کشور و قرارگاه نجف اشرف و لشکر ۴ بعثت)

مهندس کیانی(معاونت صنایع بنیاد جانبازان)

سردار علی اصغر گرجی زاده (فرمانده سپاه حفاظت هوایی کشور)

مهندس محمد جواد محمدی زاده (رئیس سازمان محیط زیست کشور)

دکتر محمد مخبر (رییس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) )

دکتر محمدرضا مخبر دزفولی (دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی)

دکتر علیرضا مخبر دزفولی(معاون فرهنگی اجتماعی دانشگاه شهید چمران اهواز و رئیس شورای هماهنگی فعالیت های قرآنی دانشگاه و مراکز آموزش عالی استان خوزستان)

سردار سید رضا میرزاده دزفولی ( فرماندهان جنگ ، فرمانده سابق سپاه خوزستان و وابسته نظامی ایران در ونزوئلا)

مهندس حبیب وحیدیان(مسئول خرید فولاد ایران در آلمان)

دکتر وحید یامین پور(مشاور رئیس شبکه ۳ سیما،مجری برنامه های ایران۸۸ – شوک – رو به فردا و دیروز امروز فردا)

 

علمی:

 

احمدآقاانصاری (شاعر و سخنران معاصر)

مرحوم محمد علی امام(نویسنده و محقق)

قیصر امین پور (شاعر معاصر)

مسعود ثم تراش (شاعر ونویسنده محلی)

آشفته دزفولی(شاعر)

محمد علی بهمنی (شاعر معاصر)

کاظم دزفولیان راد(استاد دانشگاه، محقق)

ابوتراب جلی (شاعر و طنزپرداز معاصر)

غلامعلی رجایی (شاعر و نویسنده معاصر)

عبدالرضا سالمی نژاد (نویسنده معاصر)

عبدالرحیم سعیدی راد (تارنگار) (شاعر معاصر)

دکتر محمد رضا سنگری (نویسنده و محقق عاشورایی)

عبدالرحیم سعیدی راد (شاعر و نویسنده معاصر)

مهراب صادق نیا (مدرس حوزه،ریاست موسسه آموزش عالی زبان و فرهنگ شناسی وابسته به جامعه المصطفی )

دکتر علیرضا عصاره (رئیس سابق دانشگاه آزاد اسلامی واحد آکسفورد انگلیس)

دکتر عزیزالله عباسی دزفولی (اولین جراح کلیه ایران)

غلامعلی فرشادی (یکی از مؤلفان کتاب حسابان سال سوم ریاضی)

دکتر غلامعلی قاسمی (عضو هیئت علمی و معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد قم)

مهندس سید مسعود فارغ (موسس مرکز اطلاع رسانی تجهیزات پزشکی)

احمد محمود (نویسنده معاصر)

مرحوم ملا محمد تقی ناهیدی (شاعر)

محمدجعفر نعناکار (حقوقدان،پژوهشگر)

سید حسن مهدوی فر (نویسنده)

 

هنرمند:

 

سالار احمدیان (نقاش بین المللی)

وحید تاج (خواننده )

آرمان تیمور ( شاعر و عکاس ریاست جمهوری)

علی صدیقی راد (خواننده )

دکتر شهاب الدین عادل ( عکاس و مستند ساز )

محمدهادی قمیشی‌بزرگ (بازیگر، طراح لباس و دکور، کارگردان)

محمد قمرزاده (بازیگر در مجموعه یوسف پیامبر) ‌‌

حمید لبخنده ( کارگردان سینما و تلویزیون) ‌‌

احمدرضا گرشاسبی (کاگردان صدا وسیما)

استاد محمود مخدوم (استاد سرشناس موسیقی ایران)

 

ورزشکار:

 

حسن ابرهام (بازیکن اسبق تیم ملی فوتبال امید ایران)

روح‌الله بیگدلی (بازیکن تیم فوتبال باشگاه مس کرمان)

سرهنگ مجید حلوایی : ملی پوش فوتبال ( ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۳) بازیکن تیم پاس ، زننده تنها گل تاریخ فوتبال ایران به برزیل

علی حنطه (سرمربی تیم ابومسلم مشهد)

عبدالرضا جوکار(وزنه بردارتیم ملی جانبازان،قهرمان چندین دوره پارا المپیک)

کریم کاکاحاجی(مربی تیم ملی عراق – مربی اسبق تیم ملی کشتی ایران و قهرمان آسیا)

عبدالله کرمی (بازیکن تیم فوتبال شاهین بوشهر)

هادی دزفولی (از داوران برجسته سالهای گذشته فوتبال کشور)

ذوالفنون (بازیکن تیم فوتبال باشگاه صنعت نفت آبادان)

مرحوم حاج باقر رشنو (از قهرمانان رشته وزنه برداری در استان خوزستان)

حجت زاد محمود (بازیکن تیم فوتبال فولاد خوزستان)

جهان پهلوان حسن عباسی دزفولی ( قهرمان وزنه برداری و ورزش های زورخانه ای)

مجید قناعتی(قهرمان بکس ومربی بکس دزفول )

کریم قنبری (مربی تیم فوتبال باشگاه سپاهان)

محمد موسوی (بازیکن تیم ملی والیبال ایران)

میلاد نوری(بازیکن تیم استقلال تهران)

 

 

 

دزفول شهری به بلندای سپیده دم تاریخ .شهری که فارس بودن خود را تونسته حفظ کنه. شهری که تو خوزستانه و زیر پرچم عرب نرفته. شهری که همسایه دیواره ی لر و بختیاری است اما زیر پرچم لر و بختیاری نرفته. دزفول شهری که موشک 12متری مهمون ناخوانده مردمش بوده و مردمش پاپس نکشیدن.دزفولی همونیه که 5000 سال پیش با عنوان آوان پایتخت نشین امپراطوری کبیر عیلام بود. دزفولی همونیه که اونقدر دلاوری داشت که اسم شهرشو به عنوان تنها شهری که در تقویم ملی روز بزرگداشت داره ثبت کنه. دزفول پایتخت مقاومت ایران زمین.دزفول مهد دلیران. متاسفانه برخی افراد ضعیف به دزفولی ها تهمت بی اصل و نسبی میزنند.حتی اگر نخوایم از تاریخ 5هزاره اخیر خودمون واسشون بگیم میتونیم با یه استدلال ساده از اصلیت خودمان دفاع کنیم.آن عزیزانی که به دزفولی ها تهمت ناشایست میزنن باید تا ابد به یاد داشته باشند که پناه اورنده به این مردم دلپاک هستند. لا اقل این را باید قبول کنند که دزفولی ها در شهر اجداد خود هستند و آنها.......

 

 

 دزفولی پرچمت خیلی بالاس

 

  

ا

 

عتراض مردم دزفول به سريال شوق پرواز و لر نشان دادن مردم دزفول:::

 

در قسمت دهم این سریال تلویزیونی که دو هفته قبل یعنی سیزدهم آبان ماه از شبکه یک سیما پخش شد، زمانی که عباس بابایی و همسرش به دزفول می روند، در کنار…

 

با تمام احترامی که برای لرها و عرب های عزیز قائلیم ولی ما دزفولی ها نه لر هستیم و نه عرب ما پارسی هستیم

به گزارش شبکه ایران به نقل از سینما پرس پس از اعتراض برخی از هموطنان جیرفتی به پخش سریال «شهر دقیانوس» این بار نوبت برخی از هموطنان دزفولی بود که نسبت به برخی از قسمت های پخش شده سریال «شوق پرواز» واکنش نشان دهند. واکنش هایی که با گذشت چندین هفته همچنان ادامه دارد.

 

در قسمت دهم این سریال تلویزیونی که دو هفته قبل یعنی سیزدهم آبان مه از شبکه یک سیما پخش شد، زمانی که عباس بابایی و همسرش به دزفول می روند، در کنار پُل قدیمی این شهر برای چند ثانیه تصاویر دو مرد میانسال که لباس لُری به تن کرده اند نمایش داده می شود. نمایش این تصاویر با اعتراض گروهی از مخاطبان این سریال مواجه می شود و آنها با مراجعه به سایت رسمی این سریال، اقدام به اعتراض به این مسئله می کنند. برخی از اعتراض های این مخاطبان به شرح زیر است:

 

«من یک جوان دزفولی هستم و از اینکه قسمتی از فیلم برداری سریال قشنگتونو تو شهر ما آوردید خیلی خوشحالیم. ولی یک گله از شما داشتم چرا وقتی دزفول رو نشان میدین چند تا لر و عرب نشون دادین؟ با تمام احترامی که برای لرها و عرب های عزیز قائلیم ولی ما دزفولی ها نه لر هستیم و نه عرب ما پارسی هستیم و دزفولی و به دزفولی بودنمان هم افتخار میکنیم چون شهر ما پایتخت مقاومت ایران است».

 

در اظهار نظر دیگری یکی از مخاطبان عنوان می کند:« با سلام و خسته نباشید. خیلی بهتر بود قبل از ساختن فیلمی با این محتوا اندکی هم درمورد مکان ها و شهرهای مورد فیلمبرداری تحقیق به عمل می آمد.مردم دزفول نه عرب هستند و نه بختیاری بلکه فقط فارس هستند».

 

مخاطب دیگری هم با ابراز گلایه از اینکه «با وجود دزفولی بودن عزت الله ضرغامی این صحنه ها نمایش داده می شود» نوشته است:«من یک شهروند دزفولی هستم.ای کاش در به تصویر کشیدن شهر دزفول در اون زمان بیشتر دقت می کردید.دزفول نه لر داره نه عرب.نه اینکه خدای نکرده بخوام به لر ها و عرب های عزیز بی احترامی کنم ،ولی خوبه که واقعیت ها نمایش داده بشه.من به عنوان یک دزفولی و کسی که پدر و مادرم بارها آواره شدند و چند نفرمون شهید شدند و سختی موشک بارون رو بجون خریدند و استوار موندند انتظار داشتم که به این نکته بیشتر دقت می فرمودید».

 

نکته جالب توجه این است که تمامی این اعتراض ها بدون سانسور و حذف بر روی سایت این سریال به نشانی www.shogheparvaz.tv منعکس شده است و ظاهرا روابط عمومی این سریال تلویزیونی برخلاف موارد مشابه که سازندگان سریال ها یا نسبت به اعتراض ها «بی تفاوت» هستند و یا در مقابل از رضایت بسیار زیاد مخاطبان سخن می گویند، رویه دیگری را در پیش گرفته و با انتشار و تایید این نظرها فضایی را فراهم کرده تا دیگر مخاطبان سریال نسبت به این اظهار نظرها واکنش نشان داده و با این دسته از هموطنان دزفولی وارد بحث و مذاکره شوند.

 

بر اساس نظرهای منتشر شده در این سایت، یکی از مخاطبان در پاسخ به هموطنان دزفولی می گوید:«ای کاش تمام این دوستانی که فکرشون رو متمرکز کردن روی لهجه عباس و مردم دزفول و طلاهای ملیحه و مایه داری مسعود و … یه مقدار با بصیرت این سریال رو تماشا میکردن و به اصل موضوع توجه میکردن.اصل موضوع منش و رفتار و ایمان و کردار عباس هستش نه لهجه و مردم دزفول و غیره.چرا یه عده اصل موضوع رو کنار گذاشتن و چسبیدن به حواشی فیلم.تخصص ما شده حاشیه سازی.چرا هیچ کس به مردم داری عباس و محبت و عاطفه اون دقت نمیکنه و خیلی نکات مثبت دیگه ای که زیبا به تصویر کشیده شده.قراره توس این سریال زندپی عباس به روایت کشیده بشه نه از زندگیش فیلمبرداری بشه».

 

مخاطب دیگری هم با اشاره به اینکه همه ما ایرانی ها از یک خاک و ریشه هستیم خطاب به این گروه از معترضان می گوید: «بهت نمیاد از مردم دزفول باشی ! مردم دزفول دلشون مثل دریا بزرگ . مدیر سایت هفته گذشته توضیح دادند که اون کسانی که نشون داده شدن از توریست هایی بودن که برای دیدن دزفول به اون شهر اومده بودن . این هفته هم که کلی آدم خوش تیپ و غیر عرب تو رستوران دزفول دیدیم،دیگه مشکلت چیه ؟ ضمنا مگه لرها چه مشکلی دارن که تو خودت رو اینقدر برتر از اونا می دونی؟؟؟!!! ما همه ایرانی هستیم و به تمام شهرهای ایران تعلق داریم» .

 

*** دست اندرکاران سریال چه می گویند؟

 

بر اساس اظهار نظری که از سوی مدیر سایت در بخش نظرها قرار گرفته، منطقه ای که در فیلم نشان داده شده یکی از مناطقی است که افراد مختلف برای گشت و گذار به آن می آیند. در چنین شرایطی طبیعی است که دو هموطن لُر هم به این منطقه آمده باشند.

 

«اصغر نژاد ایمانی» طراح صحنه و لباس این سریال نیز در گفت و گو با خبرنگار ما با اشاره به این مطلب که «دزفول در میان شهرهای استان خوزستان بیشترین میزان افراد با سواد را دارد» می گوید: «بیشتر مسوولان خوزستان دزفولی هستند و این شهروندان خوزستانی در اداره های این استان بیشتر از دیگر شهروندان خرمشهری حضور داشته و دارند. این ها واقعیت هایی است که ما حتی برای به تصویر کشیدن چند صحنه کوتاه از آن مطلع هستیم و درخصوص آن تحقیق مفصل کرده ایم اما به همان میزان که در شهری مانند تهران، افرادی از قومیت های مختلف و با لباس های گوناگون دیده می شوند، در دزفول و یا هر شهر دیگری هم ممکن است شما افرادی با پوشش های متنوع را ببینید.

 

«شوق پرواز» محصول مشترک بنیاد شهید و امور ایثارگران و شبکه یک سیما است و در شرایطی که مخاطب تلویزیونی برای تماشای یک سریال با اما و اگرهای متفاوت و متعددی مواجه است، این سریال توانسته با محتوای جذاب و ساختار خوب و هنرمندانه اش که محصول کارگردانی «یدالله صمدی» است مخاطبان فراوانی را جذب کند. اما نکته قابل توجه «کنترل حاشیه هایی» است که متاسفانه در سال های اخیر گریبان بسیاری از سریال های تلویزیونی را گرفته و عملا فضایی منفی را علیه آنها شکل داده که یا به سانسور و قلع و قمع این آثار منجر شده و یا در سایه این فضای منفی، مفاهیم و پیام های اصلی سریال دیده نشده است. در مسیر زاینده رود و شهر دقیانوس دو نمونه مشخص از این آثار بود اما «شوق پرواز» این دست انداز را به خوبی پشت سر گذاشت و حالا مخاطبان آن روز به روز با تصویری جالب تر و جذاب تر از عباس بابایی قهرمان آشنا می شوند.

 

 

 

جمعه 21 شهريور 1393برچسب:دزفول , دزفولی ها, :: 15:1 :: نويسنده : dezfuli

 

 

در خصوص دزفول موضوعات قابل تامل بسیاری هست که سال هاست از کنارشون ساده رد شدیم.

شاید یکی از علت هایی که دزفول بیش از اندازه مظلومه و حتی در میان مردمش هم غریب مونده و بدیهی ترین حقوقش، چیزهای عجیبی برای خیلی ها به نظر می رسن اینه که خیلی ناشناخته مونده.

من یک دزفولی هستم و هر کس به نوبه ی خودش زادگاهش این حق رو به گردنش داره که به موطنش افتخار کنه و در معرفیش کوشا و در آبادانی اون سهیم باشه و در حد معقولی بهش علاقمند !

و  وقتی ما عادت بی تفاوتی را پیش بگیریم و فقط به زندگی خودمون فکر کنیم ، هر یک از این موارد ساده به علاقه شدید تعبیر میشه .

در یکی از وبلاگ های دزفول خاطره زیبایی از عزیزی می خوندم که یک نکته جالبی مرتبط با صحبت هام دیدم.

زیاد شنیدیم که از نژاد پرستی دزفولی ها صحبت بشه و خیلی از شهرها و گاهی خودمون این حرف رو عنوان کنیم، اما در اصل این فقط در حد حرف هست و در اصل دزفولی ها بیشتر از حد معمول میهمان نواز و به فکر غریب ها هستن تا نژاد پرست ! ، در صورتی که یک شهر نیاز داره مردمش بیش از جاهای دیگه به فکرش باشن و در عمل علاقمندش باشن. این علاقه مندی و تعهد زمینه ی پیشرفت و آبادانی اون منطقه رو به عنوان بخشی از سرزمین ایران به دنبال داره، اما خودمون رو با حرف های این چنینی سرگرم می کنیم و در مقام عمل گام موثری بر نمی داریم.

دزفول هم مثل خیلی از شهرهای دنیا کمبود و کاستی هایی داره ، اما در کنار اون بیشتر از خیلی جاهای دیگه نقاط قوت و پتانسیل های بیشماری داره. اگر هر یک از ما شهروندان دزفولی تا به حال تلاش کوچکی در جهت معرفی درست شهر و استفاده از استعدادها و ظرفیت هاش می کردیم، امروز شکوفایی و مطرح شدن بیشتر دزفول رو شاهد بودیم و نظاره گر خروج بسیاری از متخصصان و شهروندان دزفولی  برای کار از شهر نبودیم. در حدی که همایش خانواده های قدیمی دزفولی هایی که کلا از شهر رفتن در جاهای دیگه برگزار بشه!

هر شهر دیگه ای با این سابقه تاریخی، پتانسیل ها ، نیروها، و … مشابه دزفول وجود داشت، الان یکی از شناخته شده ترین و آبادترین شهر های ایران بود.

البته کم لطفی های زیادی از طرف رسانه های مختلف از صدا و سیمای خوزستان گرفته ( که مثل اینکه دزفول از شهرهای این استان نیست !) تا سراسری ، روزنامه ها (با پوشش ضعیف اتفاقات دزفول ) ، نشریات، و حتی سایت های مختلف می شه و گهگاهی هم که اسمی می برن یا خبری می ذارن معمولاً بار منفی به همراه داره و پخش نکردنش خیلی واسه دزفول مفیدتره !

هیچ وقت نشده در حد شأن بالای دزفول اسمی برده بشه ، شاید اگر پل قدیم دزفول در هر یک از شهرهای دیگه بود ، الان در همه ی رسانه های ایران یکی از نمادهای ملی محسوب می شد و یا آبشار شوی با این همه زیبایی به عنوان یکی از دیدنی ترین نقاط گردشگری ایران با افتخار به همه معرفی می شد نه اینکه این چنین نا شناخته باقی بمونه و اگر هم اسمی برده بشه به عنوان یکی از آثار استان دیگه عنوان بشه!

جالبه چند روز پیش شبکه 1 می دیدم  گردشگر معروف تلویزیون یه برنامه چند دقیقه ای واسه یه درخت قدیمی تهیه کرده بود ! و با افتخار پخش می کرد در صورتی که سال قبل که اومده بود از شمال خوزستان گزارش تهیه کنه به شوش و شوشتر رفت و با اینکه دزفول هم جزو برنامش بود نیومد !  باهاش تماس می گرفتم و پیگیر که چی شد اومدنتون ؟ بهانش این بود که : دزفول دیدنی های زیادی داره! و حاضر نشد به دزفول بیاد و به همین راحتی رفت اما برای یه درخت … نمی دونم شما خودتون در این یه مورد قضاوت کنید …

دزفول پایتخت مقاومت، زادگاه شیخ انصاری ، شهر پارک های ساحلی ، مرکز خط و کتاب ایران، قدیمی ترین دانشگاه دنیا، میزبان سبزقبا و … حقش نیست که این همه مورد نامهربانی رسانه ها واقع بشه.

به هر حال هر چه که تا الان با این شهر شده،  گذشته و این ما هستیم و رسالتی که در خصوص معرفی دزفول به عنوان بخشی از هویتمون بر دوش داریم و سهمی که می تونیم در بهبود وضعیت زادگاهمون و در نهایت زندگی بهتر داشته باشیم .

با وجود وبلاگها و سایت های خوبی که در سال های اخیر راه اندازی شده اما هنوز تا نقطه ای که باید باشیم، بسیار فاصله داریم و برای جبران نبود رسانه های حامی دزفول ، همتی مضاعف رو از همه دلسوزان و علاقمندان در حرکتی هدفمند رو می طلبه تا دزفول رو از این برهوت رسانه ای نجات بدیم! و کویر رسانه های حامی دزفول را بارانی باشیم !

ان شاء الله

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پنج شنبه 20 شهريور 1393برچسب:دزفول , ساکنان دزفول, :: 14:40 :: نويسنده : dezfuli

 

 

نزاد و اصلیت دزفولی ها چیست ؟

 

پس از آشوریها ۷۰۰ سال قبل از میلاد ؛ هخامنشیان آریائی تبار یا به عبارتی آتشائیان که از اهالی ایذه خوزستان بودند در دزفول سکونت داشته اند ؛ حدود ۶۰۰ و اندی قبل از میلاد بحت النصر تعدادی یهودی از بیت المقدس به ایران آورد که در همه جای ایران من جمله دزفول ساکن شدند.

شاپور اول ساسانی در سال ۲۶۰بعد از میلاد؛ ده هزار اسیر رومی را به دزفول آورد و بوسیله آن پل باستانی دزفول و پل شادروان شوشتر و شهر جندی شاپور و چند بنای دیگر را ساخت که از آن اسرا هم کم و بیش در دزفول ماندند.

در سال ۱۷ هجری قمری ؛ اعراب مسلمان به ایران هجوم آورده و در سرزمینهای فتح شده منجمله دزفول سکونت کردند؛ فتنه مغول در سال ۶۵۷ هجری قمری هم عده زیادی از چنگیزیان و اتباعش را ساکن دزفول کرد؛ تیموریان هم در سال ۷۹۶ بر مهاجرین قبلی افزوده شدند؛ علاوه بر اینها تعداد زیادی از سادات و سایر قومیت ها از نقاط مختلف ایران به این شهر نقل مکان کرده و ساکن شدند.

مردم دزفول و به طور کلی خوزستان ؛ آمیزه ای از گروه های نزادی و قومی مختلف هستند که از چند هزار سال قبل تا کنون در این منطقه رفت و آمد و یا سکنی داشته اند؛ در دوره قبل از اسلام عیلمی ها ؛ خوزی ها (کوسی ها)؛ یونانیان ؛ پارتیان؛ پارسیان ؛ رومی ها ؛ سریانی ها ؛ اعراب و در دوره اسلامی ؛ ترکها ؛ مغول ها ؛ گرجی ها و لرها از این گروههای قومی بودند.

در دزفول خانوده هائی هستند که اصلا” از ترکان افشار و مقدم مراغه و شاملو به شمار می روند ؛ گروهی نیز هستند که تبار مغولی یا گرجی دارند ؛ بسیاری از این خانواده ها از اصل خود آگاهند و بعضا” اسامی اجداد خود را می دانند؛ این گروه ها با گذشت قرنها همزیستی با یکدیگر و بومیان دزفول و رسم ازدواج برون گروهی در آنها با هم آمیخته و زبان و رفتار و آداب و اخلاقی کم وبیش یکسان یافته اند ؛ بنا بر موقعیت جغرافیائی دزفول که در سکونتگاهی ایلات و عشایر لر و عرب قرار داشته ؛ و رفت و آمد ها و تماس ها در فرهنگ و زبان مردم دزفول کم و بیش اثراتی گذاشته است.

در زیر به بعضی از گروهای قومی ساکن در دزفول اشاره می شود :

الف – لرها : از میان لرها ؛ مردم ایلات لرستان و بختیاری با دزفولیان مراوده بیشتر داشته اند.

جلگه دزفول در آخرین حد غربی قشلاقی بختیاری ها و همسایه دیوار به دیوار لرستان است . لرهای لرستان از تیره های گوناگون تشکیل شده اند که از آن تیره ها ؛ قلاوند ؛ پاپی ؛ دیریکوند و سگوند بیشتر با دزفولی ها تماس داشته اند ؛ بنا بر نوشته داعی دزفولی امیر تیمور گورکان هنگام ورود به دزفول تعدادی اسیر از الوار همراه خود آورد که قصد قتل عام آنها را داشت ؛ ولی با شفاعت سید سلطان علی رودبند از این کار صرفنظر کرد و آنها در شمال دزفول اسکان داد. اعقاب آنها که به نام سیاهپوشان معروفند هنوز در همانجا در محله ای به همین نام اقامت دارند.

لرهای رشنو: تا حدود سی سال قبل ؛ لرهائی در جنوب غربی محله قلعه و حد فاصل آن با محله صحرابدر مغربی زندگی می کردند که به لر رشنو معروف بودند .

از دیگر لرها که در زمان قاجار از لرستان به دزفول آمدند ؛ ساکی ها کرناسی و میرعالی خانی وایل چگنی و بختیاری های چهر لنگ و هفت لنگ که بیشتر در اطراف دزفول مانند جاته ؛ شوهان و بنوارناظر و شهرک مدرس و سردشت و در محله رودبند و مصلای نماز جمعه (که قبلا” به مقوم معروف بود) سکونت دارند.

ب – اعراب

ورود اعراب به خوزستان به قرون بیش از اسلام باز می گردد.

پس از فتح خوزستان توسط قوای اسلام بیشتر قبایل عرب در جلگه های جنوبی خوزستان سکنی گزیدند و منطقه نفوذی آنان بیشتر تا اهواز بود. تنها عده ای از اعراب به دهات جنوب دزفول و شوشتر آمدند و اقامت گزیدند که می توان از طایفه های چنانه ؛ و آل کثیر که در شهرکهای سید نور؛ شنگرعلیا ؛ و شنگر سفلی و شهرک مطهری سکونت دارند نام برد.

بعضی از اعراب نیز بعدها از بین النهرین یا نواحی دیگر به دزفول آمدنده اند و با جامعه دزفول در آمیختند ؛ از این گروه می توان به خانواده های زیر اشاره کرد.

۱-خاندان بزرگ و معظم مجدی که به قرار مسموع از عراق آمده اند.

۲-خانواده ابوالحلاج که مشهور است از عراق آمده اند.

۳-خاندان عاملی که از اعقاب شیخ بهاءالدین عاملی فقیه ؛ شاعر ؛ عارف و ریاضی دان بزرگ معاصر شاه عباس اول صفوی هستندکه از جبل عامل لبنان به دزفول آمدند .

۴-خاندان انصاری که از اعقاب جابربن عبداله انصاری ؛ صحابی رسول اکرم (ص) هستند.

۵-سادات آقامیر که از اعقاب سید محمد امینا و از اهالی اصفهان هستند.

۶-سادات اشرفی که در اوایل قاجار از نجف به دزفول آمدند .

۷-سادات جزایری که از نوادگان آیت الله سید نعمت الله جزایری که در دوره صفویه از بین النهرین به دزفول وشوشتر آمدند.

۸-سادات داعی ؛ منسوب به سیدسلطانعلی رودبندند که در زمان ورود امیر تیمور به دزفول ؛ در این شهر اقامت نمودند.

۹-سادات رضوی ؛ اهل کاشان هستند که نام خانوادگی رضوی و فصیح را دارند.

۱۰-سادات قاضی ؛ پیش از حکومت سلسله صفویه در دزفول سکونت داشته اند.

۱۱-سادات گوشه که از نوادگان سیدکمال الدین ولی هستد که با هفده واسطه به حضرت امام موسی کاظم (ع) میرسد و از حله و کوفه عراق به دزفول مهاجرت کردند.

۱۲-سادات رجبی (برسی ) از شیعیان خالص علی (ع) بودند ؛ از اهالی برس که یکی از آبادی های حله عراق حوالی بصره است به دزفول آمده و در محله کت کتان ساکن گردیده و معروف به سادات ملا رجبی هستند.

ب -ترکها :

خاندان های مقدم ؛ بیگدلی ؛ صالح پور و افشار ساکن در دزفول اصلا” ترک هستند.این خاندان که در زمان قاجار در دزفول و شوشتر به کار استیفا و کارگزاری دولت اشتغال داشتند ؛ نام خانوادگی مستوفی و گروهی دیگر عماد و مقدم را اختیار نمودند .خانواده ملکی هم حسب اظهار خودشان از اعقاب خواجه ملک تبریزی هستند که در دزفول سکونت یافته اند.

ایل بیگدلی از شاخه های ترکان آغوز بودند که در زمان سلطان محمود غزنوی به ایران آمدند . در دوران صفوی از جمله مریدان خاندان صفوی شدند و نام شاملو و بیگدلی شاملو نامیده شدند . در همان موقع دسته هایی از آنها به شاهسون ها پیوستند ؛ جد اعلای خاندان بیگدلی ؛ در دوره صفوی به دزفول آمد ؛ ابتدا شغل سپاهی داشت بعد وصلتی با خاندان عاملی ( شیخ الاسلام ) نموده و در زی روحانیون در آمد .

خاندان صالحپور که در محله قلعه سکنی دارند از بازماندگان عباسقلی بیگدلی حاکم دزفول و شوشتر در زمان نادر شاه هستند .

خوانین صحرابدر مغربی که بعضا” نام خانوادگی هلاکوئی و چنگیزی را اختیار کرده اند ؛ خود را از اولاد هلاکو و چنگیز می دانند .

افشارها : حوالی سال ۵۵۱ هجری قمری به هنگام سلطنت ملکشاه سلجوقی یکی از حکام ایل افشار به نام شومله که از دشت قیچاق بود ؛ بر خوزستان استیلا یافت و علی رغم دوام اندک حکومتش ؛ راه ورود ایل افشار به منطقه خوزستان باز شد و عده ای از آنها به دزفول و شوشتر ساکن شدند .

ت – گرجی ها:

در زمان صفوی خانواده ای به سرپرستی آبینه خان گرجی به دزفول آمد و در آن سکنی گزید ؛ خانواده رشیدیان که زمانی در محله حیدرخانه دزفول ؛ ریاست داشته اند خود را از بازماندگان او می دانند.

از حاج صوفی فرزند پرویز ( نوه آبینه خان گرجستانی ) آثاری در دزفول بجا مانده که برخی از آنها ؛ هنوز وجود دارند ؛ مانند مسجد حاج صوفی و کل حج صوفی .

از حکام و کلانتران سابق گماشته شده از ناحیه دولت در دزفول هم خانواده هائی باز مانده که در دزفول ساکن و اهلیت دزفولی پیدا کرده اند ؛ من جمله بیجن خان نواده واخشتوخان که در سالهای ۱۱۲۴تا ۱۱۲۶ هجری قمری حاکم منطقه بود و در زمان وی مسجد لب خندق بنا گردید؛ بازماندگانی از او در دزفول سکونت دارند که نام خانوادگی بیجن زاده دارند.

از خواجه خیرالله معروف به حج خیلا که از کلانتران دوران نادری بود نیز نوادگانی باقی مانده که احتمالا” خانواده های فعلی خیلا و خیلا پور و غیره ؛ منسوب به آنها می باشند .

در دزفول خانواده هایی هستند که از نقاط دیگر خوزستان به دزفول آمده و مانده اند ؛ مانند: خانواده های دورقی و بزی که از بندر قدیمی دورق که نزدیک شادگان بوده است به دزفول آمده اند .

در دزفول خانواده هایی با نام خانوادگی حاجی شاه وجود دارد که بنظر می رسد از نوادگان حاجی شاه فرزند یوسف شاه باشند که از آخرین اتابکان یزد بوده است و از سال ۶۹۰تا ۷۱۸ هجری قمری حکومت کرده و موطن اصلی آنان یزد بوده است.

و اما در مورد خانواده دیگری با نام شارون ؛ یا شارونی ؛ به نحوی که اعلام المنجد بر می آید ؛ در جائی شارون را شهری در فلسطین بین (( قیصریه )) و (( یا فا )) و در جای دیگر آن را ناحیه ای در کشور اردن نوشته است که یحتمل اجداد این خانواده از آن مناطق آمده اند.

ث – صبی ها

این گروه در قرن نهم هجری از شهر تیب که در کنار شعبه ای از رود کرخه در مرز ایران و عراق قرار داشت به نواحی دزفول و شوشتر آمده و در دزفول در محلی پایین تر از بقعه علی مالک ؛ در کنار رودخانه اسکان یافتند؛ که معروفیت دره صابیان و رود صابیان و سرمیدان صابیان ؛ که محل کار و کسب آنها نتیجه حضور آنان در این مناطق است ؛ تعدادی از این صبی ها در دزفول مسلمان شده و با دزفولیها آمیزش پیدا کردند و مسجدی نیز در دزفول بنا کردند بنام مسجد صابیان معروف است . نهایت حضور صابیان ؛ اواخر حکومت قاجاریه بود که دزفول را به طرف نواحی جنوبی خوزستان ترک کردند.

با تشکر از کلیه عزیزان که این مطلب را مطالعه کردند . و با عرض معذرت از طولانی شدن مطلب و بعلت اینکه می خواستم که مطلب بخوبی برای عزیزان مطرح گردد مجبور به عنوان همه آن در یک قسمت نمودم .

امیدوارم که مورد توجه خواننندگان محترم قرار گرفته باشد.

 

 

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 60 صفحه بعد
پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 31
بازدید دیروز : 10
بازدید هفته : 44
بازدید ماه : 125
بازدید کل : 36940
تعداد مطالب : 60
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1